خبر گزاری فارس: کیومرث کاتوزی گفت: نیازمندی طرفهای غربی برای این مذاکرات بیشتر جنبه اقتصادی دارد و کلیت رفتارشناسی غرب بر اساس منافع اقتصادی است و اصولا نگاه سیاسی غرب به خاورمیانه جنبه اقتصادی دارد.
کیومرث کاتوزی در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری فارس با اشاره به توافقات گروه 1+5 در استانبول و بدقولیهای آمریکا، انگلیس و فرانسه در این گروه در ارتباط با چگونگی روند مذاکرات بغداد اظهار داشت: ایران و طرفهای غربی بر اساس منافع مشترک در اجلاس بغداد حضور خواهند یافت و این منافع مشترک میتواند به عنوان پایههای امتیازاتی دوجانبه محسوب شود.
وی افزود: قرارگیری حصول منافع مشترک در این اجلاس قطع یقین روند مذاکرات را به خودی خود پیش خواهد برد و ضرورت ایجاب میکند تا از پیش داوری در خصوص این موضوع خودداری کنیم.
تحلیلگر مسائل سیاسی با اشاره به موضع ایران در مذاکرات 1+5 بغداد خاطرنشان کرد: آنچه مربوط به طرف ایرانی است، حضور صادقانه در این مذاکرات است و نکته مهمتر حمایت ارکان عالی نظام از هیئت مذاکرهکننده ایرانی و تصمیمات آن است.
* قطعا آقای اوباما به این نکته واقف است که حل و فصل صلحآمیز مناقشات هستهای ایران امتیاز بزرگی برای انتخابات پیش روی وی خواهد بود
کاتوزی در پاسخ به اینکه موقعیت آتی اوباما در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا تا چه حد در گرو مذاکرات 1+5 بغداد است، تصریح کرد: قطعا آقای اوباما به این نکته واقف است که حل و فصل صلحآمیز مناقشات هستهای ایران امتیاز بزرگی برای انتخابات پیش روی وی خواهد بود و از طرفی کاهش تنشهای سیاسی در منطقه خاورمیانه باعث میشود تا استراتژی اقتصادی اوباما مبنی بر کاهش نیروهای نظامی در منطقه تحقق پیدا کند، بنابراین اگر مذاکرات با عزم جدی دوطرف همراه شود، میتواند نتایج قابل قبولی برای دو طرف داشته باشد.
وی در خصوص مواضع نابرابر اعضای 1+5 در برابر ایران اضافه کرد: روشن است که این کشورها در برابر ایران مواضع یکسانی ندارند، چراکه چین، روسیه، آمریکا و کشورهای غربی اروپایی هر کدام منافع مشخصی دارند و این منافع به کلیت خاورمیانه و فضای سیاسی آتی آن مربوط میشود.
* ایران شاه کلید تحولات آتی خاورمیانه است
این تحلیلگر مسائلی سیاسی ادامه داد: در واقع مذاکرات بغداد مذاکره در خصوص آینده خاورمیانه است و ایران شاه کلید تحولات آتی در این منطقه محسوب میشود، بنابراین باید در این مذاکرات این نکته برای طرفهای مذاکرهکننده روشن شود که رابطه احترامآمیز ایران با هر یک از کشورهای 5+1 نافی ارتباط احترامآمیز دوجانبه با دیگر کشورها نیست و ایران ظرفیت همکاری دوجانبه با هر یک از کشورهای مذاکره کننده به صورت جداگانه را دارد.
* غرب به خاطر مسائل اقتصادی به مذاکره با ایران نیاز دارد
کاتوزی با بیان اینکه طرفهای غربی نیازمند مذاکره با ایران در قالب 1+5 هستند، بیان داشت: نیازمندی طرفهای غربی برای این مذاکرات بیشتر جنبه اقتصادی دارد و کلیت رفتارشناسی غرب بر اساس منافع اقتصادی است و اصولا نگاه سیاسی غرب به خاورمیانه جنبه اقتصادی دارد.
وی افزود: حقوق بشر و دموکراسی، مادامی که تأمینکننده منافع اقتصادی غرب باشد، مورد قبول است و امروز هم شاهد آن هستیم که اروپا و آمریکا با بحرانهای اقتصادی زیادی روبهرو هستند و بخشی از آن هم ناشی از بیثباتی سیاسی در خاورمیانه است این این مسئله مهر تأییدی بر ضرورت نیازمندی این مذاکرات است.
این تحلیلگر مسائل سیاسی بزرگترین برگ برنده ایران در مذاکرات بغداد را ثبات سیاسی کشور عنوان کرد و گفت: از طرفی ارتباط عمیق و ریشهدار ایران با عراق و افغانستان و نیز ارتباط همزمان با ترکیه و سوریه و دیگر کشورهای منطقه و نزدیکی ایران به چین و روسیه معادلاتی را به وجود آورده است که آمریکا و غرب ناگزیر به مذاکره جدی با ایران است.
* غربی ها می دانند که مذاکرات ایران با آنها مخالفان فراوانی دارد
کاتوزی در خصوص چگونگی رفتار غربیها در اجلاس بغداد خاطرنشان کرد: طرفهای غربی در این اجلاس باید رفتاری عملی مبنی بر تلاش برای حل مسائل فیمابین از خود بروز دهند، چراکه افکار عمومی کشور ما برای ادامه این مذاکرات نیازمند این اقدام عملی است و خود غربیها بهتر میدانند که این مذاکرات مخالفان فراوانی دارد.
وی در خصوص فرآیند مذاکرات از سال 2003 تاکنون تصریح کرد: در دورههایی اشتباهاتی در خصوص این مذاکرات وجود داشته که شاید ناشی از شرایط زمانی و مکانی بوده است اما قاطعانه میتوان گفت که در حال حاضر در بهترین شرایط زمانی و مکانی قرار داریم.
این تحلیلگر مسائل سیاسی در خصوص فتوای مقام معظم رهبری در زمینه عدم ساخت تسلیحات هستهای یادآور شد: فتوای رهبر معظم انقلاب مبتنی بر آموزههای دینی و قرآنی است و دستگاههای اطلاعاتی غرب بهتر از هر کسی میدانند که ایران به دنبال سلاح هستهای نیست، چراکه کشور ما خود بزرگترین قربانی سلاحهای غیرمتعارف در زمان جنگ با صدام است اما پیشرفت در همه زمینههای علمی و فناوری را حق مشروع خود میداند.
* مذاکرات باید نتایج عملی داشته باشد
کاتوزی در خصوص اینکه مذاکره برای مذاکره است یا در مذاکره باید دنبال راه حل بود، ادامه داد: مذاکره برای پایان تنشهای فیمابین و رفع کامل تحریمها و از سرگیری فعالیتهای اقتصادی دوجانبه است و با این هدف مذاکرات پیش رو باید نتایج عملی داشته باشد.
وی در پایان گفت: رفع تحریمهای مالی و نفتی در مذاکرات بغداد میتواند به عنوان اولین قدم مثبت لحاظ شود، یعنی در پایان این مذاکرات افکار عمومی ایران به چیزی فراتر از لبخند ملیح خانم اشتون و ادامه مذاکرات نیاز دارد.
خبرگزاری فارس: یک کارشناس مسائل سیاسی گفت: امیدواریم در مجلس نهم شاهد اتفاقاتی که در مجلس هشتم رخ داد نباشیم و مجلس نهم پیام رهبری را برای مبارزه با مفاسد اقتصادی درک کند.
کیومرث کاتوزی در گفتوگو با خبرنگار حوزه احزاب خبرگزاری فارس با بیان اینکه پیام حضور مردم در انتخابات لبیک گفتن به خواسته رهبری بود گفت: مردم در این انتخابات به اصولگرایی منهای اختلاف رأی داده و نمایندگان خود را عمدتاً از دو لیست جبهه متحداصولگرایی و جبهه پایداری به طور مشترک انتخاب کردند.
وی ادامه داد: این اقدام مردم، پیام خوبی برای آن دسته از افرادی بود که به دنبال اختلافافکنی در بین اصولگرایان بودند و مردم با این اقدام خود نشان دادند که به آرمان اصولگرایی وفادار هستند.
کاتوزی اظهار داشت: امیدواریم عدهای که به واسطه اختلاف بعد از انتخابات ریاست جمهوری در سال 88 از قافله انقلاب جا ماندند پیام مردم را درک کرده و به دامان انقلاب باز گردند.
این کارشناس مسائل سیاسی خاطرنشان کرد: حضور گسترده مردم در مرحله دوم انتخابات پشتوانه خوبی برای مذاکرات پیش روی در بغداد با گروه 5+1 خواهد بود و طرف مذاکرهکننده نیز باید پیام حضور در صحنه ملت ایران را درک کرده و در تصمیمات خود تجدیدنظر کند.
وی در ادامه تصریح کرد: امیدوارم در مجلس نهم شاهد اتفاقاتی که در مجلس هشتم رخ داد نباشیم و مجلس نهم به آرمانهای امام و نظام پایبندی بیشتری داشته و پیام رهبری را در مورد مبارزه با مفاسد اقتصادی درک کند.
چرا اصلاح طلبان باید به بازسازی سیاسی خود فکر کنند؟
حوادث سالیان اخیر باعث گردید تا کدورت ها و شرایط خاصی را بر عرصه سیاسی کشور و فضای اجتماعی آن تحمیل کند اصول گرایی که خود را در تقابل با اصلاحات دهه هفتاد تعریف کرده بود وگفتمان خود را از نفی کنش های اجتماعی وسیاسی جبهه رقیب حیات داده بود از درون خود پدیده ای به نام محمود احمدی نژاد را بیرون دادشعارها و گفتمان محمود احمدی نژاد بدون آن که خود بخواهد و یا هواداران اصول گرایش بخواهند تبلوری از تغییر بود و تغییر در فرهنگ سیاسی روی دوم سکه اصلاحات است هواداران جوان او برای تئوریزه کردن فر هنگ تغییر و باوراندن آن به توده ها ناگریز بودند تا پیکان حمله را متوجه هاشمی رفسنجانی کنند هاشمی خواسته و یا ناخواسته سمبل تثبیت است و هر عنصری که بخواهد با شعار تغییر گفتمان سازی کند باید از این ایستگاه بگذرد!
وعجیب است که حضور پنجاه ساله هاشمی دررینگ سیاست ایران به او آموخته که در برابر حملات منتقدان جوان در گوشه رینگ حالت دفاعی بگیرد و رقبای جوان خود را خسته از تغییر و ضربات پر انرژی و بی هدف و در هیاهوی خام تماشا چیان با ضربه ای سهمگین به زمین افکند
رقبای جوان هاشمی در روی رینگ سیاست و در دقایق آخر بازی و در فضای توهم آلود و دم کرده سالن بازی به هر سوی که مینگرند هاشمی را میبینند و عاقبت در این بازی تکراری سرشان گیج میرود به زمین می افتند و شمارش معکوس داور مسابقه که اینک در چشمان نیمه باز جوانک خام سیاسی چهره هاشمی دارد و در هیاهوی سالن با برانکاردی از روی رینگ منتقل میشوند
شعار تغییر روش ها و سازوکارها همچنان شعار زنده کشور ماست انتخابات اخیر مجلس وتغییر قریب به اتفاق چهره های مجلس گویای آن بود که این خواسته ملی و اصلاح گرایانه همچنان زنده است این پایگاه اجتماعی امروز بستری برای حیات دوباره جریان اصلاحات فراهم آورده است
البته در ادامه این روند چند حالت قابل پیش بینی است:
1-جریان اصلاحات خود را در قالب احزاب خود ساخته سیاسی محصور کرده و با معرفی چهره های جنجالی و گفتمان های خیالی نخبگان روشنفکر این فرصت اجتماعی را به هدر دهد و راهی را برود که دشمنان تغییر میخواهند وارد کردن کهنه کاران سیاسی و عدم شفافیت سیاسی و تعیین اهداف
دور از ذهن این سرمایه اجتماعی را نابود خواهد کرد
2-جریان اصلاحات باید بداند که این سرمایه اجتماعی نه به خاطر بازی خوب آنها بلکه به خاطر بازی افتضاح رقیب حاصل شده است لذا اگر قرار باشد که آنها نیز روش های کسل کننده رقیب را در پیش بگیرند و جنگ قدرت و میز ها را آغاز کنند این بازی به نتیجه نخواهد رسید
3-اصلاح طلبان باید به دولتی فراگیر وملی فکر کنند دولتی که بتواند بخش عمده ای از اصول گرایان و طیف عدالت خواه را پوشش دهدلذا امروز اصلاح طلبان باید بازگشتی به شعارهای عدالت خواهانه دهه شصت و اوایل دهه هفتاد خود داشته باشند اما ضروری است که در دیدگاه اقتصادی خود از مشی سوسیالیستی فاصله بگیرند و عدالت اجتماعی را در اقتصاد فراگیر مردمی جستجو کنند
چنین سیاستی را صرفا مردان اجرایی اصلاحات میتوانند هدایت کنند نه چهره های سیاسی جنجالی و یا آقازادگان اتو کشیده!
امیدواریم که جریان اصلاحات در بازسازی مجدد خود این توصیه ها را جدی بگیرد
تا او چه خواهد...
والسلام
چند صد کیلومتر دورتر در کوچه ای پیچ در پیچ وحیاطی قدیمی با شاه توت خاطرا ت نوجوانی وجوانی ام وشاه نشینی که دیگر نیست روضه فاطمه بر پاست و من امشب چقدر دل تنگ فاطمه ام!
عقده ای در دل دارم که میخواهم آن را فریاد کنم از مظلومیت یک اندیشه و یک هدف به جان آمده ام تقریبا همه هم سن وسالهای ما فاطمه را با شریعتی شناختندبا کتاب تا خورده و کاهی فاطمه فاطمه است!
تکمیل میشود
پرونده اختلاس 3000میلیاردی و حواشی آن انسان رابه فکر فرو می بردآن چه در این پرونده مشهود است خونسردی متهمین پرونده است شوخی های متهمین پرونده و عادی جلوه دادن روابط فی مابین ووانمود کردن این امر که این روابط نهادینه شده است ما را به این آیه از قر آن کریم هدایت کرد:
وَإِذَا أَرَدْنَا أَن نُّهْلِکَ قَرْیَةً أَمَرْنَا مُتْرَفِیهَا فَفَسَقُواْ فِیهَا فَحَقَّ عَلَیْهَا الْقَوْلُ فَدَمَّرْنَاهَا تَدْمِیرًا
و چون بخواهیم جامعه ای( شهرى) را هلاک کنیم طبقه مترف آن را امر میکنیم تا در آن به انحراف [و فساد] بپردازند و در نتیجه عذاب بر آن اجتماع[شهر] لازم گردد پس آن را [یکسره] زیر و زبر کنیم
سوره الاسرا آیه 16
نکته ای که در این آیه از قرآن کریم وجود دارد آن است که خدای سبحان طبقه مترف جامعه را امر به فسق میکند یعنی در این صحنه خدای سبحان نمیگوید وسوسه شیطان باعث ایجاد فساد مترفین شد در جایی که وسوسه شیطان هست انتخاب هم هست رشد و تعالی هم هست جنگ درونی بین خیر و شر هم هست
این مرحله ای که در این آیه بیان شده مرحله بالاتری است یعنی یک طبقه ای از جامعه به مرحله ای از ضلالت رسیده اند که باید در مسیر نابودی قرار بگیرند لذا با امر الهی این نابودی با ابزار فساد این طبقه تسریع میشود
بالطبع ویژگی این مفسدان این است که از نوعی آرامش درونی بر خوردارند
تا او چه خواهد...
والسلام
آیا مجمع تشخیص صلاحیت ورود به موضوع رابطه با امریکا را دارد/؟
بعد از سخنان هاشمی رفسنجانی در خصوص نامه نگاری ایشان در زمان حضرت امام راحل در خصوص رابطه با امریکا واکنش های متعددی در این خصوص ابراز گردیدنفس این واکنش ها مبتنی بر نفی لزوم رابطه و اصالت این امر محال بود که تا شیطان بزرگ آدم نشود رابطه معنی ندارداز طرف دیگر امر برقراری و یا عدم برقراری رابطه با امریکا از مصادیق سیاست های کلی نظام بوده و در حیطه اختیارات رهبری نظام است
ویقینا برقراری احتمالی چنین رابطه ایی از مصادیق مصلحت خواهد بود کما این که بر اساس چنین مصلحتی بسیاری از امور مکروه و مذموم در امور فقهی نظیر بانکداری و سود بانکی بنا بر مصلحت در ساختار اجرایی لحاظ میشود
حال این پرسش مطرح میشود که در صورت ارجاع مسئله مذاکره احتمالی و یا برقراری رابطه با امریکا به مجمع تشخیص مصلحت نظام با توجه به ترکیب کامل این مجمع سیاست اصولی و روشمندی که تامین کننده منافع ملی ونظام اسلامی باشد از آن خارج خواهد شد؟
وآیا مجمع تشخیص مصلحت نظام این توانایی را دارد که افق های روشنی را در این زمینه ترسیم نماید که ما را به بلای خانمان سوز مذاکرات الجزایر که منجر به آزادی گروگانها گردید و حقوق ملی ما را ضایع کرد دچار نسازد
آیا مجمع میتواند چهارچوبی را مشخص کند که تحریم های یک جانبه حذف و دارایی های بلوکه شده ایران آزاد و باب هر نوع باج خواهی سریالی در آینده بسته شود و رابطه ایی عادی مانند سایر کشور ها بین ایران و ایالات متحده امریکا برقرار گردد؟
صرف نظر از تضمین اجرایی مصوبات مجمع خوب است در اوقات بیکاری روی این موضوعات بحث کنند
تا او چه خواهد...
والسلام
تکمیل هدفمندی یارانه ها و چند نکته
بی شک هدفمندی یارانه ها یکی از اقدامات ارزشمند و قابل دفاع دولت احمدی نژاد است قبلا در یاداشتی به این موضوع اشاره داشته ام که اجرای نادرست و ناقص این طرح
کلیت طرح را در دراز مدت با خطرمواجه کرده و زحمات ارزشمند دست اندرکاران این طرح ضایع خواهد شدلذا تعلل در تکمیل پازل هدفمندی یارانه ها جایز نبوده و سزاوار است که دولت دهم تا پایان دوره خود این اقدام ماندگار را تکمیل نمایددر این خصوص توجه به نکاتی ضروری است:
1-نوشداروی هدفمندی در صورتی به کام خواهد نشست
که سیاست های اجرایی رییس جمهور در همه وزارت خانه ها و ارگانها به مرحله اجرا در آمده و کاهش هزینه های اجرایی در دستور کار قرار گیرد
2-ستون فقرات هدفمندی یارانه ها در عرضه حامل های انرژی به قیمت تمام شده و جهانی است لاجرم در اجرای چنین طرحی نمی توان از تثبیت قیمت در بخش انرژی فسیلی و انرژی تبدیلی(الکتریکی)سخن گفت به بیان دیگر در کشور هایی که یارانه ها را در بخش انرژی حذف کرده اند قیمت حامل های انرژی در بازار های داخلی آنها به صورت لحظه ای و روزانه شناور است لذا می بایست شناور بودن قیمت ها در این طرح لحاظ گردد
3-در حال حاضر صاحبان خودروی شخصی از نوعی رانت یارانه ایی برخوردارند که این امر مغایر اهداف هدفمندی است عدالت حکم میکند که یارانه به افراد پرداخت و صاحبان خودرو انرژی را به قیمت جهانی مصرف کنند با این روش می توان میزان یارانه پرداختی به توده های مردم را افزایش داد
4-اجرای منویات رهبری نظام در سال 91 در جهت توجه به تولید و فرهنگ کار و سرمایه ایرانی در یک اقتصاد رانتی مقدور نیست تولید کننده ایرانی باید بیاموزد که در یک فضای رقابتی به تولید و صادرات بپردازد
امید است که مجلس محترم نیز دولت را در تکمیل پازل هدفمندی یارانه ها مساعدت فرماید
تا او چه خواهد...
والسلام
آیا مجلس هشتم سزاوار این سرنوشت کمدی بود؟
اتفاقی که در مجلس افتاد از جهاتی هم عبرت آموز است و هم تاسف بار!
در پوستین مدرس رفتن وچون مدرس فریاد زدن ابزار و لوازمی میخواهد که غالبا در همه افراد جمع نمیشود ماهها و سالها باید بیاید و برود و ابر و ماه وخورشید باید دست به دست هم بدهند تا یک نفر مثل آقا رو ح الله مجلس نرفته مدرس بشود!
گیرم همینجوری یک شاسی فشار بدهی و فوق لیسانس بشوی
مدرس که نمی توانی بشوی؟!!!
با همه انتقاداتی که اخیرا به حاج محمود پیدا کرده ایم ولی ایشان یک چیز را خوب فهمیده که عرصه سیاست مثل عرصه فوتبال است
نمایندگان مجلس چه انتظاری داشتند؟
خودشان رییس جمهور را آورده اند توی هجده قدم مجلس
و به او پاس گل داده اندو حالا شاکی اند که چرا رییس جمهور گل زد؟
یعنی نباید میزد؟
آنها بودند نمیزدند؟
البته حاج محمود باید قدری رعایت میکرد ضعیف کشی کار خوبی نیست
واقعا متانت رییس مجلس بعد از سخنان رییس جمهور ستودنی بود!
رفتار آرام ایشان گویای آن بود که طوفانی در درونشان جاری است
امیدواریم یک کارگردان طنز پردازی این صحنه ها را بعدا فیلم کنداز این که نمایندگان ملت به فکر اوقات فراغت مردم هستند و لحظات خوشی را برای آنها فراهم میکنند سپاسگزاریم اما واقعیت این است که متولی این امر رسانه ملی است!
در هر حال این جلسه باعث انبساط خاطر شد
تا او چه خواهد...
والسلام
معجزه ای که در سال جهاد اقتصادی رخ نمایاند
معمولا مدیران دولتی فرصتی برای فکر کردن ندارند و همین نقطه ضعف بزرگ باعث میشود تا آنها به ابزاری برای پیش برد اهداف کسانی شوند که فرصت اندیشیدن وقدرت مالی و رسانه ای دارند
کم کم همه قانع شده بودیم که یک جای کار میلنگد سالهاست که مدیران دولتی روبان های قشنگ را با قیچی می برند و در کنار لوح یادبود پرده را کنار میزنند و بزرگترین و بهترین را افتتاح میکنند
ساختار دولت در کشور ما به سیستمی تبدیل شده است که صلاحیت مدیرانش را با تعداد کلنگ های به زمین زده و روبان های بریده میسنجد
اما در فاصله این دو فعل شریف یعنی(کلنگ زدن)و(روبان بریدن)دهها اتفاق ریز و درشت می افتد که بلای جان اقتصاد و سیاست و اخلاق و همه امورات جاریه ما میشود
در ممالک برخوردار تعریف فعل شریف(کلنگ زدن)و (روبان بریدن)تعریفی کاملا اقتصادی و اجتماعی دارد
اصولا آن مقدار که در فرهنگ پارسی این دو واژه توسط مدیران صرف میشود در فرهنگ سایر ملل پیشرفته و برخوردار جهان صرف نمیشود
آن مقدار این دو فعل در نظر مدیران ما در گذر ایام برجسته گردیده که لاجرم لحظه ای درنگ نمیکنند تا از خود بپرسند:
چرا کلنگ میزنیم؟
چرا روبان میبریم؟
از مدتها پیش از این تحلیل گران اقتصادی و سیاسی نفس هایشان در سینه حبس شده بود در آمد های سرشار نفتی و مدیران خاص با تعریف فوق الذکر وباند های ثروت و قدرت که خود را به چند قدم جلوتر از دستگاههای نظارتی رسانده بودنداین عوامل در کنار یگدیگر به چنان سونامی ویرانگری تبدیل میشود که ریشه دار ترین ملت ها را به نابودی میکشاند
خوش بینانه ترین تحلیل ها فرجامی ناخوش را نوید میداد
در سال جهاد اقتصادی دو معجزه برای نجات اقتصادی و سیاسی ایران روی دادکه اگر درست مدیریت گرددبه جهاتی ممکن است به بهبود اوضاع کمک کند و این دو رویدا د افشای اختلاس کلان بانکی و تحریم های سازمان یافته غرب است
به واقع این دو رویداد فرصتی در اختیار تصمیم گیران میگذارد تا با نگرشی سیستمی قابلیت ها و نقاط ضعف خود را شناسایی کنند
امید آن که در سال پیشرو از این فرصت استفاده ای در خور شود
تا او چه خواهد...
والسلام
این بحث خصوصی سازی هم از آن مقولاتی است که عطایش را باید به لقایش بخشیداین حضرات مدیران اجرایی به احتمال قوی از روش های بنی اسراییلی استفاده میکنند یعنی هر چه بر آنان در قالب قانون زمینی و آسمانی نازل کنی یک جوری آن را می چرخانند که اصل قضیه لوث بشود
این که میگویند خصوصی سازی بشود برای آن است که رقابت ایجاد بشودهزینه تولید پایین بیایدشفافیت اقتصادی ایجاد بشود در آمد مالیاتی افزایش پیدا کند
تحول ایجاد بشود در بودجه جاری صرفه جویی بشود و دهها دلیل ریز و درشت دیگر
دعوا بر سر اسم و تابلونیست که به هزار روش بنی اسراییلی ماهیت قضیه را حفظ و ظاهر راتغییر بدهیم
اخیرا یک حرکتی در وزارت نیرو شروع کرده اند که شرکت های دولتی را با همان کادر مدیریتی در قالب تعاونی های دولتی ساز سازماندهی کنند
آیا این معنایش خصوصی سازی است؟
چرا یک انحرافی ایجاد میکنیم که فردا از درونش دهها اختلاس سه هزار میلیاردی بیرون بیاید؟
یک عده آدم رند میخواهند به اسم خصوصی سازی تابلوی دولتی را پایین بکشند و تحت لوای تعاونی این نیمچه نظارت لنگان را هم از بین ببرند
متاسفانه یک عده ایی هر کاری که بخواهند میکنند و هیچکس هم جلو دارشان نیست
ما عین این قضیه را به سازمان بازرسی منعکس کردیم
فردا نگویند کسی نگفت
تا اوچه خواهد...
والسلام