کاتریسم انتخاباتی ابراهیم نبوی در حمایت از هاشمی رفسنجانی
ابراهیم نبوی طنز پرداز حامی فتنه سبز در دستور العملی نحوه تبلیغ برای هاشمی رفسنجانی در انتخابات ریاست جمهوری را تعیین کردآنچه در این میان جالب است کامنت های جالبی است که هواداران جنبش سبز برای نبوی گذاشته اند:
یک: نامزد اصلاح طلبان مشخص است. ما از هاشمی رفسنجانی حمایت می کنیم. ما قصد بحث کردن درباره حضور در انتخابات یا گفتگو درباره ضرورت مشارکت را نداریم. به همین دلیل اصولا از هر گفتگویی با تحریمی ها یا براندازها که با انتخابات مخالفند خودداری می کنیم. وقت مان را برای این گفتگوها تلف نمی کنیم و در عوض برای کاندیدای خودمان تبلیغ می کنیم، اغلب مخالفان هاشمی شخصیت ایدئولوژیک دارند، چنین افرادی از قبل تصمیم گرفته اند و فقط برای این وارد گفتگو می شوند که بیماری مورد توجه قرارگرفتن خودشان را درمان کنند. فرض ما این است که در کمپین تبلیغاتی هستیم نه در جلسه گفت و شنود برای انتخاب بهترین گزینه. لذا از هر گونه گفتگو با افراد تحریمی خودداری می کنیم.
دو: ما از طریق تهیه مواد و محتوای تبلیغاتی و انتشار آنها از طرق مختلف کار می کنیم. ما نیاز داریم به نویسنده، محقق، طراح مواد تبلیغی از نظر محتوا، ویراستار، طراح و گرافیست، تدوینگر تصاویر و فیلمها، کارشناس اینترنت، برنامه نویس، اپراتور برنامه های اینترنتی، داوطلبانی که حاضرند وقت بگذارند و ای میل بزنند و غیره و همچنین ادمین برای صفحه های مختلف.
سه: وقتی میرحسین موسوی داوطلب انتخابات شد براساس آمارگیری های خود من بیش از 90 درصد کاربران فیس بوکی مخالف او بودند، پس از دو هفته نظر اغلب آنها تغییر کرد. از این مخالفت ها دلسرد نشویم و یادمان باشد که میزان تحریمی های جامعه عمومی کمتر از یک سوم جامعه مجازی است. از یک هفته دیگر مخالفت ها با هاشمی کم خواهد شد. خودمان را با کسانی که حرفهای هزار بار گفته و ده هزار بار جواب گرفته را تکرار می کنند خسته نکنیم.
چهار: اصولا با هیچ کسی که مخالف شرکت در انتخابات است بحثی نداریم، البته با افرادی که طرفدار سایر نامزدها هستند، و می خواهیم آنها را برای رای دادن به سوی هاشمی جلب کنیم بحث می کنیم. به همین دلیل کارهای ما چنین خواهد بود: معرفی هاشمی رفسنجانی و کارنامه او، یافتن سووالات مطرح عمومی علیه هاشمی و دادن پاسخ های صریح و روشن و قطعی به آن سووالات، انتشار تحلیل ها و نوشته های مناسب در مورد هاشمی و انتشار آنها، انتشار کلیه اخبار و نظرات لحظه به لحظه درباره هاشمی رفسنجانی.
پنج: در کمپین بحث در مورد ضرورت انتخابات بی معنی است. تبلیغ علیه نامزدهای بدون قدرت رقیب نیز بیهوده است. ما باید تعدادی صفحه کمپین درست کنیم و در آن ها به تبلیغ برای هاشمی و علیه رقیب یا رقبای جدی او بپردازیم.
من از صفحه خودم به عنوان محل کمپین هاشمی استفاده می کنم. از دوستانی که از کار من خوششان نمی آید خواهش می کنم این یک ماه را تحمل کنند و شوخی های نامربوط یا حرف های الکی نزنند. اگر چنین شد مجبورم یک ماهی با آنها خداحافظی کنم. در 24 ساعت گذشته تعدادی افراد در صفحه علیه هاشمی کامنت گذاشتند که اولین بار حضورشان در این صفحه بود. من این را نشانه سایبری بودن می دانم و این افراد را مگر در صورت دادن توضیح و قانع کردن از صفحه بیرون می کنم. لطفا خودتان رعایت کنید.
این پنج مورد اول ضروری است. بقیه بزودی به اطلاع می رسد.
ابراهیم نبوی، 22 اردیبهشت 1392
آیا هاشمی به سرنوشت قوام السلطنه گرفتار میشود؟
در جریان قیام ملی مصدق و در مقطعی خاص قوام السلطنه احساس کرد که خوب است از آب گل آلود ماهی بگیرد و خودش را وسط منازعات سیاسی ملت به همه تحمیل کند
البته این اقدام با تحرک شجاعانه فدائیان اسلام و آیت الله کاشانی ناکام ماند
اطلاعیه ذیل که منجر به قیام 30تیر گردید شباهت زیادی به اطلاعیه و حرکت هاشمی دارد
حال باید دید این دو رجل سیاسی به سرنوشت یکسانی روبرو خواهند شد؟
روزنامه اطلاعات 28 تیر 1331
دو ساعت بعد از ظهر دیروز این اطلاعیه از طرف آقای قوام السلطنه نخست وزیر به وسیله رادیو تهران منتشر گردید:
ملت ایران!
بدون اندک تردید و درنگ دعوت شاهنشاه متبوع و مخفم خود را به مقام ریاست دولت پذیرفته و با وجود کبر سن و نیاز به استراحت، این بار سنگین را بر دوش گرفتم. در مقابل سختی و آشفتگی اوضاع، در مذهب یک وطن خواه صمیمی، کفر بود که به ملاحظات شخصی شانه از خدمتگزاری خالی کند و با بی قیدی به پریشانی و سیه بختی مملکت نظاره نماید.
حس مسئولیت و تکلیف مرا بر آن داشت که از فرصت مغتنم استفاده کرده و در مقام ترمیم ویرانی ها برآیم. در اینجا تذکر این نکته اساسی را لازم می دانم که به مناسبات حسنه با عموم ممالک، خاصه با دول بزرگ دنیا اهمیت بسیار می دهم و رفتار خود را نسبت به آن ها مطابق با مقدرات بین الملل می نمایم و لکن به اتباع ایرانی اجازه نخواهم داد که به اتکاء اجانب، اغراض خود را بر دولت من تحمیل کنند.
هم وطنان به عدل و داد مانند نان و آب نیازمندند. باید قوه قضائیه مستقل باشد و واقعا از دو قوه مقننه و مجریه تفکیک و از زیر نفوذ آن ها آزاد شود.
من شبی با وجدان آرام سر به بالین خواهم نهاد که در زندان های پایتخت و ولایات یک نفر بی گناه با ناله و آه به سر نبرد. من می خواهم تمام اهالی این کشور اعم از مامور دولت و صنعتگر و کارگر و برزگر و بازرگان، غنی و ثروتمند باشند. از چشم تنگی برخی رجال که در صدد کسر حقوق کارمندان و مصادره اتومبیل و فروش ادارات برآمده اند، تنفر دارم.
به همان اندازه که از عوامفریبی در امور سیاسی بیزارم در مسائل مذهبی نیز از ریا و سالوس منزجرم. کسانی که به بهانه مبارزه با افراطیون سرخ، ارتجاع سیاه را تقویت نموده اند، لطمه شدیدی به آزادی وارد ساخته و زحمات بانیان مشروطیت را از نیم قرن به این طرف به هدر داده اند.
ملت ایران!
من به اتکاء حمایت شما و نمایندگان شما این مقام را قبول کردم و هدف نهایی ام رفاه و سعادت شماست و به عموم اخطار می کنم که دوره عصیان سپری شده و روز اطاعت از اوامر و نواحی حکومت فرا رسیده است.
کشتیبان را سیاستی دگر آمد.
طهران- 27 تیر 1331
رئیس الوزرا- قوام السلطنه
**************************************
اطلاعیه تاریخی آیتالله کاشانی در مخالفت با دولت کودتاگر قوام
سیام تیرماه سالروز قیام مردم علیه دولت قوام است که با کودتا علیه مصدق و ملت بر سر کار آمد. آنچه میخوانید متن اطلاعیه تاریخی ابوالقاسم کاشانی است که در حمایت از مصدق و مخالفت با دولت قوام صادر کرد:
قوام باید برود
«بسمالله الرحمن الرحیم»
برادران عزیزم پس از سلام یک عمر فداکاری و خدمتگزاری مرا در راه دین و ملت همه کس میداند و بر عموم برادران ایمانی ایرانی و بلکه بر دنیای مسلمان واضح و آشکار گردیده است که جز عظمت دین و رفاه و آسایش مسلمین و برانداختن ریشه ظلم و فساد و کین و استعمار نظری نداشته و ندارم کوشش من و شما برادران مسلمان در قطع ریشه استعمار و برانداختن مظاهر و آثار استثمار با عنایت پروردگار میرفت که نتیجه قطعی خود را بخشیده و ایران را برای همیشه از شر اجانب رهایی بخشد ولی سیاستی که قرون متمادی دولتهای مزدور را بر سر کار میآورد بالاخره حکومت دکتر مصدق را که بزرگترین سد راه خیانت خود میدانست برکنار و درصدد برآمد عنصری را که در دامان دیکتاتوری و استبداد پرورش یافته و تاریخ حیات سیاسی او پر از خیانت و ظلم و جور است و بارها امتحان خود را داده و دادگاه ملی حکم مرگ و قطع حیات سیاسی او را صادر کرده است، برای چندمینبار بر مسند خدمتگزاران واقعی گمارد- من نمیخواهم که درباره عدم صلاحیت احمد قوام بیش از این سخنی گفته باشم اما اعلامیه ایشان در نخستین روز این زمامداری به خوبی نشان میدهد که چگونه بیگانگان درصددند که به وسیله ایشان تیشه به ریشه دین و آزادی و استقلال و مملکت زده و بار دیگر زنجیر اسارت را به گردن ملت مسلمان بیندازند.
توطئه تفکیک دین از سیاست که قرون متمادی سرلوحه برنامه انگلیسها بوده و از همین راه ملت مسلمان را از دخالت در سرنوشت و امور دینی و دنیوی باز میداشته امروز سرلوحه برنامه این مرد جاهطلب قرار گرفته است
احمد قوام باید بداند در سرزمینی که مردم رنجدیده آن پس از سالها رنج و تعب شانه از زیر بار دیکتاتوری بیرون کشیدهاند نباید رسما اختناق افکار و عقاید را اعلام و مردم را به اعدام دستهجمعی تهدید کند من صریحا میگویم که بر عموم برادران مسلمان لازم است که در راه این جهاد اکبر کمر همت محکم بربسته و برای آخرین مرتبه به صاحبان سیاست استعمار ثابت کنند که تلاش آنها در به دست آوردن قدرت و سیطره گذشته محال است و ملت مسلمان ایران به هیچیک از بیگانگان اجازه نخواهد داد که به دست مزدوران آزمایش شده استقلال آنها پایمال و نام باعظمت و پرافتخاری را که ملت ایران در اثر مبارزه مقدس خود به دست آورده است مبدل به ذلت و سرشکستگی شود.
در خاتمه از عموم هموطنان عزیز که در گوشه و کنار در مرکز و شهرستانها برای اعتلای دین مبین حضرت خاتمالنبیین(ص) و استقلال آزادی ملت ایران همت گماشتهاند صمیمانه تشکر نموده موفقیت و پیروزی نهایی آنها را از خداوند متعال خواستارم.»
منبع: اعتمادملی
هاشمی برای چه به میدان آمده است؟
صادق زیباکلام دیروز در مصاحبه با مهر پاسخ اصلاح طلبانی را که شبانه با سید محمد خاتمی جلسه گرفته و از کاندیداتوری هاشمی حمایت همه جانبه کردند به خوبی داداو در این مصاحبه اظهار داشت که اصلاح طلبان کاندید شده به دنبال سهم خواهی نباشند وهرچه سریعتر صحنه را به نفع حاج آقا ترک کنند!!
معنی دیگر این سخن این است که شرکت سهامی حاج آقا و شرکا سهام اضافه برای واگذاری به مشتی اصلاح طلب نق نقو که حیثیت سیاسی حاج آقا را در انتخابات مجلس ششم بردند ندارد قرابت محمود احمدی نژاد رییس ستاد هاشمی در انتخابات مجلس ششم با هاشمی بیشتراز اصلاح طلبان بدلی امروز است!!
لذا اصلاح طلبان خارج نشین و فتنه سبز زیاد ذوق زده نشوند ورود حاج آقا به صحنه انتخابات با هماهنگی کامل ریاست محترم جمهوری و ایضا اسفندیار و معاون اول دولت مهرورزی صورت گرفته و قرار نیست حاج آقا اقدام خاصی برای کسی بکنند و یا کسی از حصر خارج شود
پس موضوع چیست؟
موضوع کاملا روشن است
حاج آقا و شرکا در حوزه اقتصادی یک برنامه هایی برای رعایا دارند ولی در این چند ساله قرار گاه سازندگی خاتم الانبیا در حوزه نفت و نیرو قرارداد های کلانی منعقد نموده و همین امر باعث گردیده تا شرکت های اقتصادی طرف حساب حاج آقا از پیمانکار دسته اول به پیمانکار دست دوم تبدیل شوند لذا حاج آقا با پیروزی در انتخابات با هماهنگی اکثریت مجلس مجددا وزارت جهاد سازندگی را تاسیس و قرار گاه سازندگی خاتم الانبیا را در این وزارت خانه ادغام خواهند کرد
در حوزه تجارت خارجی نیز حاج آقا سهم واردات برادران غیور موتلفه را افزایش خواهند داد
در حوزه فرهنگی هم حاج آقا با انتخاب یک وزیر علوم فهمیده و کاردان به عنوان رییس شورای عالی انقلاب فرهنگی ملک غصب شده دانشگاه آزاد را آزاد و به فامیل محترم هاشمی بر میگردانند
در حوزه اقتصادی نیز حاج آقا پرداخت نقدی یارانه را گدا پروری میداند به جای یارانه نقدی کارت بهداشت و سلامت صادر و در اختیار رعایا قرار خواهند داد
در حوزه سیاسی حاج آقا خودشان واردند و فائزه هم یک دوره شش ماهه دوره پختن دلمه رنگی را در اوین طی کرده و ایشان هم وارد هستند واین پسر نازدانه
حاج آقا چند ماه اوین بوده اند و چند ماه دیگر هم برای همدردی با سایردوستان اصلاح طلب به اوین میروند تا حاج آقا بتوانند تنور حماسه سیاسی را گرم نگه دارندعفت خانم در این چند ماهه خوب وارد شده اند و ایشان هم همدردی میکنند مهم این است که همه با هم همدردی کنیم اکبر و اسفندیارش فرق نمیکند مهم این است که قرارداد های نفت و نیروبه مستحقش برسدکه با انتخاب حاج آقا این امر محقق خواهد شد
حاج آقا در این دوره می خواهند اعتدال علوی را به نمایش بگذارند و همه رعایا وظیفه دارند رای بدهند اما زیاد شهین و مهین وساسان سوسول ذوق زده نشوند
تا او چه خواهد...
والسلام
وظیفه سنگین شورای نگهبان در غربالگری کاندیداهای ریاست جمهوری
توسن احساس این بار زودتر از فتنه 88 به حرکت در آمده است و علایم فتنه خود را نمایان ساخت متاسفانه آقای هاشمی علیرغم تذکر دل سوزان در راهی قدم گذاشت
که هم برای خودشان و هم برای آرامش کشوردر هفته های آتی هزینه زا خواهد بود
البته نوعی هماهنگی در این حرکت سیاسی بین جریان دولت و آقای هاشمی دیده میشود و این حرکت هماهنگ در صدد مهندسی صحنه انتخابات است
به طوری که:
1-با ثبت نام آقای هاشمی وتایید ایشان توسط شورای نگهبان طیف اصلاحات وآقای روحانی از صحنه انتخابات حذف خواهند شد
2-ائتلاف 2+1از سوی عوامل هاشمی تحریک خواهند شدتا با تمکین به نظر سنجی ها حداد عادل و ولایتی را برای مقابله با هاشمی حذف کنند
3-طیف دولت تایید هاشمی را علیرغم کهولت سن وسخنان افشاگرانه وزیر اطلاعات به حربه ای برای تایید آقای مشایی و رحیمی قرار خواهند دادکه در صورت موفقیت در این امرباز پیروز صحنه طیف هاشمی خواهد بود
طراحی این فتنه جز با اقدام شجاعانه شورای محترم نگهبان در احراز صلاحیت ها خنثی نخواهد شداینک با این سوال راهبردی مواجه ایم که :
در کدام دموکراسی غربی صلاحیت پیرمردی هشتاد ساله برای احراز پست ریاست جمهوری تایید میشود؟
حضور هاشمی توطئه ای طرح ریزی شده برای تحقق حاکمیت گفتمان احساسی وخروج گفتمان تعقل گرا از صحنه است
توطئه ای که منجر به اتحاد جریان انحراف و فتنه در هفته های آتی خواهد شد
در این شرایط اقدام به موقع شورای نگهبان باعث کاهش هزینه های احتمالی خواهد بود
تا او چه خواهد...
والسلام
عبور از هاشمی چقدر هزینه دارد؟
این سوالی است که در ذهن خیلی ها این روز ها در جریان ا ست ؟
در واقع انتخابات یازدهم ریاست جمهوری از سوی حامیان هاشمی رفسنجانی به خط پایانی تبدیل شده است که سرداربا همه کهولت سن می بایست یا رنج دویدن با سایر مدعیان را به جان بخرد یا در صورت تما شاچی بودن دیگر شانس چندانی برای حضور در سایر مسابقات را نخواهد داشت
آن چه ما را نگران میکند پیروزی احتمالی هاشمی در صورت حضور در عرصه انتخابات نیست چرا که هاشمی نیز در صورت پیروزی ادامه دهنده سیاست های دولت فعلی خواهد بود و فقط امکان دارد که به قول خودشان ملک غصب شده دانشگاه آزاد را که توسط دولت اسلامی غصب گردیده آزاد کنند!!!
امابا ورود هاشمی برای همیشه پرونده اصلاحات بسته خواهد شدچرا که مدعیان اصلاح طلبی جربزه رقابت با سردار سازندگی را نخواهند داشت همچنین با ورود هاشمی زمین بازی عوض خواهد شدوجبهه پایداری و حامیان دولت وسایر عدالت خواهان این فرصت را خواهند داشت تا در صورت تایید صلاحیت هاشمی به جمع بندی واحدی در مورد کاندید انتخابات برسند
البته این ورود هزینه زاست و امکان دارد که دو قطبی هاشمیسم و دیگران منجر به انتخاب احساسی دیگری شود
منجر به انتخابی که تو ده های مردم را به نقطه مقابل هاشمی سوق دهدو فضای رادیکالی جامعه را افزایش دهد
شاید دوستان هاشمی عامدانه به دنبال خلق این فضا باشندتا با حذف اصلاح طلبان فضای احساسی دیگری را رقم بزنند
این گوی و این میدان
تا او چه خواهد...
والسلام
اشتبا هاتی که عارف نباید تکرار کند!
همانطور که قبلا عرض کردم سابقه شناخت حقیراز دکتر عارف به زمان وزارت ایشان در وزارتخانه ارتباطات بر میگردداز معدود کاندید اهایی است که هم مدیریت کلان اجرایی را در حد معاون اولی رییس جمهور تجربه کرده و هم در سمت مدیریت سازمان مدیریت و بر نامه ریزی با سازوکار بر نامه نویسی و ارتباطات دولت و مجلس که از نقاط ضعف عمده کشورمحسوب میشودبه خوبی آشناست
در مدیریت اجرایی نیز به جوان گرایی اعتقاد عملی دارد و در شایسته سالاری
حزب و جناح و رفیق و هم دانشگاهی و هم شهری وهم گردانی را لحاظ نمی کند و دید وسیعی دارد
لذا بخش عمده ای از نخبگان اصول گرا به راحتی میتوانند با او کار کنند
رشته تحصیلی او مهندسی مخابرات نیز گویای هوش سرشارو استعداد فوق العاده اوست که نیاز اصلی مدیریت کلان کشور است
از معدود تکنو کرات هایی است که تکنو کراسی غرب را به خوبی میشناسدودر عین حال به مسایل دید ارزشی دارد
از معدود اصلاح طلبانی است که دیدگاه چپ گرایانه افراطی مانند میرحسین موسوی و بهزاد نبوی ندارد
روحیه او به گونه ای است که به راحتی جایگاه رییس جمهور در قانون اساسی را میتواند بپذیرد و علیرغم اصلاح طلب بودن یقینا در صورت پیروزی بیشترین هماهنگی را با رهبر معظم انقلاب خواهند داشت ومیتواند مصداقی از دولت کار و بی حاشیه را به نمایش بگذارد
اینها را گفتم تا در مورد ایشان که فرد عزیز و محترمی است یک طرفه به قاضی نرفته باشم اما توصیه های دل سوزانه ای به ایشان دارم:
1- محمد رضا عارفی که ما میشناسیم گر چه رفیق خاتمی است اما وامدار هاشمی نیست بنابر این سرنوشت خود را در این انتخابات به طیف هاشمی گره نزنداین همان اشتباهی بود که باعث ریزش آرای میرحسین موسوی در انتخابات 88شد
2-محمد رضا عارف باید بداند که حمایت بخشی از نیرو های ارزشی و اصول گرا از وی یک تاکتیک انتخاباتی نیست
در مشی اصولگرایانه دروغ جایی نداردحقیر شخصا نه ماه پیش از این در مصاحبه ای با فارس ایشان را کاندیدای احتمالی انتخابات معرفی کردم
با توجه به این موارد امیدوارم که آقای عارف رقابت سالم و با بر نامه ای را در معرض دید قرار دهند
تا او چه خواهد...
والسلام
مکتب ایرانی با فلسفه مشایی جور نمیشود!
این جریان مکتب ایرانی در این چند ساله فکر ما را مشغول کرده بود و دلیل آن بود که با خود فکر میکردیم این حرف قدری برای مطرح کنندگان آن بزرگ است آخر ما خودمان که هم کیومرث هستیم و هم کاتوزی چه کم داریم از این اسفندیارکه شهربه شهرمیگردانندش و با او چون دو قناری عاشق پرچم ایران دست به دست میکنند!
اما بالاخره جوابمان را یافتیم
عیب این جریان انحرافی این است که تعدد سفراستانی و مراسم پرچم گردانی فرصت مطالعه را از آنان گرفته وهمین امر باعث شده تا وقتی حرفی میزنند قدرت دفاع از آن را نداشته باشند
همین قدر بگویم که مکتب ایرانی داریم خوب هم داریم این مطلب را در ادامه شرح خواهم داد
تا او چه خواهد...
والسلام
حماسه حضور کاندیدایا حماسه مردم؟
فعلا بخش اول حماسه سیاسی با حضور کثیر کاندیداها خود را نشان داده است که البته علامت
خوبی نیست معنی روشن این قضیه این است که جریان های سیاسی کشور تجزیه شده اند
یک وقت هست که ما به تعداد این آقایان جریان سیاسی و تیم اجرایی داریم
یعنی هر کدام از این آقایان به تعداد مناصب کلان اجرایی کشور پشت سرشان آدمیزاددارند
ومجموعه این آدمیزادها به لحاظ ریاضی با هم اشتراک ندارند در آن صورت این حضور معنای سیاسی و اقتصادی خوبی داشت
اما غالب این دوستان چنین وضعیتی ندارند
یعنی بر آمده از یک تیم اجرایی نیستند
رئیس جمهور هم به معنای ریاست قوه اجرایی است و در ساختار سیاسی کشور ما هم تراز
نخست وزیر در سایر کشور هاست
یعنی فردی که می خواهد رییس جمهور بشود باید توانایی اداره اجرایی کشور را داشته باشد
وقتی یک رییس جمهوری مدیریت کلان کشور را نشناسدتازه بعد از چهار سال که وقت ملت را گرفت مشکلات را گردن دیگران می اندازد
رییس جمهور آتی باید ارتباط بین دولت و مجلس را بشناسد یعنی بداند که گر چه مجلس راس امور است اما در نهایت خوراک کاری مجلس توسط لوایح دولت تامین میشود
و هنر یک رییس جمهور ایده آل این است که با لوایح متعدد مجلس رااداره کندوجلوی طرح های غیر کارشناسی مجلس را بگیرد
یعنی ما به یک رییس جمهوری احتیاج داریم که قدرت برنامه ریزی و بر نامه نویسی عملی داشته باشد
در مورد تحریم ها رییس جمهور کاره ای نیست و خوب است که آقایان این موضوع را در تبلیغاتشان لحاظ کنند
در هر صورت امیدواریم این آقایان با خودشان و مجموعه هم فکرشان به نتیجه واحدی برسند
تا او چه خواهد...
والسلام
قلعه خیبر در کشور ما کجاست؟رونمایی از یک گفتمان انتخاباتی!
در یک ماه اخیر کتابی به صورت pdfدراینتر نت قرار گرفته که البته آدر س دانلود آن (http://www.aliahoseinzadeh1234.blogfa.com/)
تا این لحظه فیلتر نیست !!!!
در این کتاب با ادله ای ضعیف اثبات میشود که اکثر مسئولین جمهوری اسلامی یهودی هستندومراکز نظام و وزارت اطلاعات توسط یهودی ها اداره میشود
در این کتاب همچنین از سخنان ضد یهودی معاون اول رییس جمهور یاد میشود و از خدمات هیتلر در کشتار یهودیان تقدیر شده است
و خواهان قیام جنتایلها در ایران در برابر یهودی ها و فتح خیبر دارد
پرسش این است که آیا سی دی دوم ظهور نزدیک است رونمایی شده است؟
در این کتاب همچنین حزب موتلفه اسلامی را به عنوان حزب یهودی معرفی کرده که اقتصاد ایران را در دست خود گرفته اند
در این کتاب اوضاع فعلی ایران را مشابه وضعیت آلمان و استیلای یهودی ها بر اقتصاد و ارکان سیاسی و اجتماعی آن ارزیابی کرده و خواهان قیام ایرانیان بر علیه یهودیت مخفی در کشور است
در این میان تصویری انتخاباتی از آقای مشایی در فضای مجازی منتشر شد که امیدواریم این گفتمان انتخاباتی ارتباطی به آن کتاب نداشته باشد
تا او چه خواهد...
والسلام
دلیل مخالفت با تکنو کراسی(تکمیل میشود)
مولوی در کتاب فیه ما فیه آبادانی را از آثار غفلت می شناسدو ویرانی را از نشانه های بیداری این موضوع اساسی همان نکته ای است که همواره مومنین و اولیای الهی را در ارتباط با امور زمینی با چالش مواجه میکند
داستان از آنجا شروع میشود که پدر ما حضرت آدم به خاطر اشتباهی در بهشت به همراه مادرمان حوا به زمین تبعید میشود تا در اثر ابتلا به آزمایشات الهی دوباره در روزی که زمین به غیر از آن تبدیل میشود در جوار حضرت حق آرام گیرند
پس در این فرآیند زمین هدف نیست
یقینا در روز جزا از مسئولین ما آمار سازندگی آنها را سوال نمیکنند بلکه از آنها آمار رشد انسانها را سوال میکنند
از آنها می پرسند چندتا ابوذر و بلال و عمار و علی تحویل دادید؟
وراثت زمین امر ثانوی است شما وقتی در جامعه تان ابوذر و بلال و عمار و علی تربیت کردید خدا هم به وعده اش عمل میکند و ایوان مداین را بر شما میگشاید
هدف حکومت دینی پرورش انسان صالح و مومن است
اختلاف نیرو های ارزشی با تکنو کرات از همین جا شروع میشود تکنو کرات سازندگی را هدف میکند و این سازندگی او را به وادی غفلت می کشاند و این غفلت جامعه را در مسیرعذاب الهی قرار میدهد
نمونه روشن این موضوع در قرآن کریم داستان موسی است فراعنه مصر سمبل سازندگی اند حتی امروز پس از قرن ها از همه جای دنیا به مصر میروند تا آثار سازندگی آنها را ببینند اما این سازندگی فرعون را به وادی غفلت رساند
خدا به موسی امر میکند از این سرزمین بیرون بیا
چون میخواهد موسی و قومش را به رشد برساند
انسانها وقتی به رشد درون برسند آثار آن در جهان بیرون خود را می نمایاند
انسان رشد یافته به محیط زیستش احترام می گذارد و سازندگی و توسعه برونش را بر این اساس پایه ریزی میکند
اما انسان غافل و خود شیفته آنچنان غافل میشود که به نام سازندگی بر روی معدن نمک سد آب میسازد چون غافل است و سازندگی اورا کور کرده و چشم بصیرتش را گرفته
لذا این دو نگرش را باید به خوبی شرح و بسط داد
شاید گفته شود که این بر داشت از معارف قرآن کریم و عرفای روشن ضمیردر جامعه مدرن امروز کاربرد ندارد و تکنو کراسی در جوامع امروز نه یک انتخاب بلکه یک ضرورت است که به حکم روابط پیچیده فن سالارانه بر جامعه تحمیل میشود و از آن گریزی نیست .
البته این منطق همان منطقی است که اصولا به جدایی دین از حکومت می اندیشد و با ابزارواژگان تکنو کراسی و دموکراسی و برو کراسی به تخطئه حکومت دینی می پردازند
این اندیشه واژگان تکنو کراسی و دموکراسی و بر وکراسی را در سه راس یک مثلث قرار داده و در تحلیل های تئوریک حکومت اسلامی را در مرکز این مثلث قرار داده و به فراخور حال رئوس ا ین مثلث را بر پیشانی حکومت اسلامی می چسبانند
اما بحث ما با تکنو کراسی جدای از دو راس دموکراسی و بروکراسی است چرا که تجربه سه دوره اصلاحات و سازندگی و مهرورزی ثابت کرده که تکنو کراسی اسم رمز جریان های منحرف برای خارج کردن نیروهای مومن به آرمانهای انقلاب از صحنه های سیاسی و اجرایی کشور است
تکنو کراسی ایران یک آفت رضا خانی است که قدرت تخریبی آن به حدی است که حتی منطق ابوذر وار مدرس را نیز به حاشیه میراند
پرسش منطقی ما این است که ره آورد این منطق تکنو کرات نود ساله برای جامعه ایران چه بوده است؟
آیا این منطق تکنو کراسی که هر ندای مخالفی را با حربه سازندگی ایران از صحنه خارج نموده در مانی برای توده های پابر هنه ایران داشته است؟
یا صرفا به ابزاری تکنیکی و فن سالارانه برای اختلاس های میلیاردی گردیده است و در بزنگاههای حساس تاریخی با سقوط پول ملی توده محروم را فقیر تر و محروم تر ساخته
این منطق تکنو کراسی عریان است که هیچ حریمی را پاس نمی دارد و هنگام جنون و گسستن زنجیر و نمایاندن رخ واقعی همه چیز و همه کس را در زیر چرخ دنده های تکنو کراسی له میکند
اختلاف دین حنیف و تکنو کراسی اختلاف ظاهر و باطن است اختلاف بر سر این است که سازندگی برون می بایست نمودی از سازندگی درون باشد و سازندگی درون در گرو تابیدن انوار الهی بر سالک طریق حق است وچون این امر به انجام رسد سازندگی برون نیز جمال و زیبایی خاص می یابد و اسباب آرامش و ارتقا و رشد انسانی میگردد
و اینچنین است که در فرهنگ دینی حکیم مجری سازندگی برون میشود و بوعلی سینا و شیخ بهایی نمونه های این حکمت متعالیه اند
در فرهنگ تکنوکراسی آمارهای رشد و توسعه و مدارک دانشگاهی ملاک رشد و توسعه انسانی میشود
و این فرهنگ تا به دانجا نهادینه میشود که حتی مجلس شورای اسلامی که میبایست مصوباتش مطابق شرع انور باشد شرط فوق لیسانس را برای کاندیداتوری مجلس لحاظ میکند
پرسش ما این است که :نگار من که به مکتب نرفت و خط ننوشت فارغ التحصیل کدام دانشگاه زمینی بود؟
چرا راه آسمان را بر حکومت زمینی خود می بندیم و خود را از انفاس خیر اولیای الهی که اوتاد ارض محسوب میشوند محروم میکنیم و کار را بدانجا میرسانیم که هر مسئول جمهوری اسلامی برای تطبیق خود با ملاک های تکنو کراسی خفت تقلب در مدارک دانشگاهی را به جان بخرد
آقایان تکنوکرات و پروفسور زمینی چرا مثل...در گل گیر کرده اید؟
تدبیرتان کجاست؟
این فرهنگ توسعه تکنوکراسی است که کشور جمهوری اسلامی را که قرآن کریم را میبایست سر لوحه اقتصادی خود قرار دهد بدانجا رسانده که به مامن بانک های عریض و طویل تبدیل شودو ربا خواری مدرن با سودی چند برابر کشور های غربی و بلاد کفر در سرزمین اسلام نهادینه شود
این فرهنگ تکنو کراسی است که سن ازدواج را در کشور اسلامی تا به دان حد افزایش داده که کشور شیعه دوازده امامی را در معرض انقطاع نسل قرار داده
آقایان به خود آیید کدام تکنوکراسی و کدام سازندگی؟
طشت رسوایی این تکنو کراسی بیمار و این نمایش ملال انگیز توسعه مدتهاست که از بام افتاده است و این مدیران نفتی مدتهاست که با پاسپورت دوم خود زندگی میکنند
بیایید در این سال سراسر حماسه یک بار و برای همیشه به این خیمه شب بازی بیمار خاتمه دهیم
از دیگرمشکلات اساسی کشور ما گسترش فرهنگ شبه تکنوکراسی درکشوراست اصولا این شبه فرهنگ ها ضررشان بیشتر از خود واژگان وارداتی است
کما این که خسارات وارده از سوی شبه روشنفکری بیش از روشنفکری است و نیز شبه سوسیالیست ها بیشتر از سوسیالیست ها به کشور و ارکان آن لطمه زدند
تکنو کراسی نیز در مفهوم جهانی یک استاندارد های خاص خودش را داردیک شیری است که یال و کوپال و دم دارد در یک سیستم فن سالار همه اجزای سیستم بر اساس استاندارد های فن سالارانه حرکت میکنند
اما شیر تکنو کراسی هنگام حک شدن بر اقتصاد اسلامی هویت خود را از دست داده است
چون خالقان تکنو کراسی درایران از همان ابتدا قصد داشته اند تا از این شیر بی یال و دم و اشکم ابزار غارت سازمان یافته بسازند
تکنو کراسی در خارج از کشور به معنای این نیست که دولت باید مجری تکنو کراسی و فن سالاری و سازندگی باشد روح فرهنگ تکنو کراسی این را میگوید که ضوابط و مقررات باید به گونه ای باشد که تکنیک و فن سالاری باعث رشد و ارتقای اقتصادی و اجتماعی شود
به عبارت دیگر معماری تکنو کراسی در جهان غرب بر اساس نیاز های جامعه غربی ساماندهی شده است هر فن سالاردر حوزه کاری خودش امپراطوری خودش را دارد و به همان اندازه که در حوزه فن سالارانه خود آزادی عمل دارد به همان اندازه در برابر افکار عمومی و وجدان های بیدارومحاکم قضایی پاسخگوست
این که ما دولت ها را مجری تکنو کراسی و توسعه کنیم عین همان حرکت رضاخانی است که برای غربی کردن جامعه چادر از سر نسوان به زور سر نیزه بر داشت
تجربه 24 سال گذشته در عرصه سازندگی این نکته را ثابت میکند که تکنو کراسی و طنی از دست یابی به حداقل هایی که خود تعریف میکند عاجز بوده است
تکنو کراسی غربی در هر عرصه ای مترادف با مصرف بیشتر است حیات اقتصادی تکنو کراسی در هر عرصه ایی با مصرف بیشتر معنی پیدا میکند
از این رو انسان غربی که در چمبره تکنو کراسی گرفتار آمده هر روز باید بیشتر مصرف کند مصرف گرایی و لوکس گرایی همان وجه غفلت تکنو کراسی غربی است
اما با همه وجوه غفلت تکنوکراسی غرب در دهه های اخیر از ابزار فن سالارانه خود در جهت آشتی با طبیعت و محیط زیست و شفافیت اقتصادی و سالم سازی روابط اجتماعی بهره بر ده است
حرکت به سمت صنایع غیر آلاینده وکاهش مصرف انرژی فسیلی و جایگزینی خو دروهای با سوخت گیاهی واحیای طبیعت فی الواقع ورژن جدید تکنو کراسی غرب مولود آشتی تکنو کراسی و طبیعت است
اما در کشور ما تکنو کراسی کور و بی هدف صرفا به این خوش است که بر طبل سازندگی ونمایش کمدی کلنگ زنی و افتتاح پروژه بکوبد
در غرب تکنو کراسی به ابزاری برای استفاده اقتصادی تر از منابع انرژی تبدیل شده و در کشور ما تکنو کراسی به شیر های نفت متصل گردیده
درد اینجاست!
تکنو کراسی نفتی و تکنو کراتی که بوی نفتش آدم را خفه میکند
در غرب تکنو کراسی خودروی با مصرف کمتر و راندمان بالاتر میسازد و با گرفتن مالیات های گزاف از صنعت خودروسازی و دارندگان خودروخدمات اجتماعی و بیمه بیکاری میدهد و در کشور ما صنعت خودرو سازی پراید را کیلویی بیست هزار تومان یا بیشتر با یارانه سر سام آور نفتی میفروشد
تا تکنو کرات ما لاف سازندگی بزند
در این بازار مکاره تکنو کراسی هر کس بیشتر لاف بزند مقبول تر است
تکنو کرات غربی در ژاپن کشورش را به تورم منفی میرساندو تکنو کرات وطنی تازه کشف میکند که ملت ما چون هند و چین باید فقیر بشود تا آمار صادرات ما بالا برود!
و بتوانیم پسته و فرش را که محصولات عهد صفوی است بهتر صادر کنیم
امان از گستاخی و بی غیرتی تکنو کراسی وطنی که برای افزایش شاخص های دروغین خود از حراج زن و مرد ایرانی ابایی ندارد
تا او چه خواهد...
والسلام