حرکت بعدی مافیا ی ثروت وقدرت با کدام مهره است؟
در کشوری که روال قانونی وعادی وجود داشته باشد هر مسئول و مدیری در هر رده ای که باشد با دوخط نامه منصوب ودر صورت بروز تخلف و ناهماهنگی با یک خط نامه معزول میشود
مافیای ثروت و قدرت در کشور ما پدیده ای است
که دیگر به مرحله ای از ظهور
رسیده که قابل کتمان نیست
دادن آدرس غلط در خصوص این غول بی شاخ ودم دقیقا به معنای تایید و حمایت از آن است
تا اینجای کار مافیای ثروت وقدرت توانسته است سیاسیون و جریان های سیاسی کشور را از صحنه تصمیم گیری و تصمیم سازی موثررخداد های سیاسی و اجتماعی و اقتصادی دور کرده و در بهترین حالت آنان را به عنوان پادو های در جه سوم و با اهداف و ماموریت های خاص و ومحدودوارد عرصه کند
در مواجهه و شناخت مافیای ثروت و قدرت توجه به نکاتی ضروری است:
1-مافیای ثروت و قدرت کد و آدرس مشخص ندارد لذا هر تلاش و اقدامی که بکوشد آدرس و نقطه مشخصی از نظام را به عنوان محل مافیای ثروت و قدرت معرفی کند یقینا ازسوی عوامل مافیای ثروت و قدرت و با هدف خاص طراحی گردیده است
2-در مبارزه و بر خورد با مافیای ثروت وقدرت در عین توجه به مورد اول نسبت به هیچ آدرسی در درون نظام نباید تعصب جاهلانه داشت با فرض صحیح سلامت مسئولان رده اول نظام این خطر وجود داشته و دارد که مافیای ثروت و قدرت عوامل خود را در نقاطی خاص به خدمت گرفته باشد
3-ریشه حیات و فلسفه وجودی وشکل گیری مافیای ثروت و قدرت دسترسی نامشروع به منابع ثروت عمومی است لذا بودجه سالیانه طرح های عمرانی کشورو اعتباراتی که از طریق بانک های عامل توزیع میشود ونیز ثروت هنگفت وزارت خانه های دولتی با ابزار غارت خصوصی سازی از اهداف مشخص مافیای ثروت وقدرت است برای رسیدن به این هدف دستیابی به مناصب اجرایی و نیز کمیسیون های اقتصادی مجلس و نهاد های تصمیم ساز نظام در در دستور کار سازمان دهی شده مافیای ثروت و قدرت قرار دارد
4-مافیای ثروت و قدرت نسبت به هیچ جریان سیاسی در کشور تعصب خاص ندارد و جریان ها و احزاب سیاسی کشور را به مثابه مهره های شطرنج
تلقی کرده وبنا بر مقتضیات و منافع اقتصادی توسط عوامل و اهرم های سیاسی ومالی ونیز سایر عوامل در اختیار برای این جریان ها فضای بازی ایجاد میکندبا این تعریف مافیای ثرو ت وقدرت نسبت به حفظ جریان های سیاسی نیزدر مواقع بروز خطر اقدام میکند چون هر مهره در مقطعی خاص کاربرد خواهد داشت
5- مافیای ثروت وقدرت درمقاطع انتخاباتی به طور همزمان برای همه کاندیداهای مطرح امکاناتی را فراهم آورده و عوامل خود را در کنار این کاندیداها قرار میدهدغالبااین عوامل از میان دوستان سابق و یا همرزمان سیاسی انتخاب میشونداین عوامل بعد از انتخاب کاندید مورد نظرزمینه نفوذ مافیای ثروت و قدرت را در عرصه های اقتصادی فراهم میکنند
6-مافیای ثروت وقدرت از افرادی که در خدمت شخصی مسئولین هستند نظیرمحافظ و منشی و راننده و تایپیست وباغبان و...
را شناسایی و به صورت ندانسته از آنها به عنوان ابزاری برای انتقال پیامهای خاص و هدایت شده و یا معرفی افراد و چهره های مورد نظر و یا انتقال اطلاعات برای تاثیر گذاری هدایت شده بر قضاوت مسئول مورد نظر در امری خاص استفاده میکند
7-نطفه گذاری وتولد مافیای ثروت وقدرت در عهد سازندگی و همزمان با ورود بخش دولتی به فعالیت های نیمه خصوصی اقتصادی و تشکیل شرکت های پیمانکاری دولتی در حوزه نفت و نیرو و سایر حوزه ها گذاشته شد ودر زمان اصلاحات رشد کرد و تا به امروز به رشد سر سام آور خود ادامه داده است
8-مطالعات میدانی حکایت از آن دارد که حوزه های جزیره ای مافیای ثروت وقدرت در خلال سالهای اخیر به سوی مدیریت هدفمند و واحد در حال حرکت است وفعالیت تشکیلاتی و سیستماتیک آن در حال رشداست و در مواجهه با تحریکات خارجی به صورت کاملا هدفمند و حساب شده واکنش نشان میدهد
با توجه به موارد فوق شاید این ذهنیت در مخاطب القا گرددکه نظام اسلامی به صورت کامل در اختیار مافیای ثروت و قدرت قرار گرفته است و به طور طبیعی این سوال مطرح گردد که طرح چنین مباحثی ساختار شکنی است
در پاسخ باید گفت که طرح چنین مباحثی به خاطر امید نه چندان زیادی است که حقیر به اصلاح امور و سازوکار های موجود دارم اساس این فرض بر حقایق ذیل استوار است:
1-نظام ما یک نظام دینی است در نظام دینی به خاطر ماهیت معنوی رده های اول از نفوذ مافیای ثروت وقدرت محفوظ میمانند لذا حقیر این فرض صحیح و اثبات شده را پذیرفته ام که رهبری نظام اسلامی در صلابت و سلامت کامل قرار دارند و از خدا میطلبم که به برکت جانهای عزیزی که در راه حفظ نظام اسلامی عروج کرده است سایه این رهبری حکیمانه تا ظهور حضرتش و درادامه تداوم یابد
2-با توجه به فرض اول جریان های سیاسی ونیزبدنه دستگاههای عمل کننده ماهیت سالمی دارند
در واقع شیوه عمل مافیای ثروت وقدرت شیوه ای غیر مستقیم است و عوامل مافیای ثروت و قدرت در درون نهاد های عمل کننده به صورت غیر مستقیم و پیچیده هدایت و کنترل میشوند شاید در فاز بعدی مافیای ثروت و قدرت خود راسا اداره مملکت را در دست بگیرد ولی فعلا به چنین امری اقدام نکرده است
3-باتوجه به حیطه مافیای ثروت و قدرت هرنوع عمل ساختار شکنانه به تسلط کامل و عریان مافیای ثروت و قدرت بر کشور منتهی خواهدشد لذا نخبگان و کنش گران عرصه سیاست که هنوز به اصلاح امور کشور امید دارند باید از ایجاد هرنوع عملی که منجر به ساختار شکنی و یا خارج کردن اوضاع ازکنترل میگردد اجتناب نموده و در عین حال بدون تعصب جاهلانه به اصلاح ساختارها وعوامل محدثه مافیای ثروت و قدرت اقدام نمایند
وظیفه جریان های سیاسی در قبال مافیای ثروت وقدرت چیست؟
خوشبختانه راس هرم درجریان های سیاسی درون نظام تا حدودی از مافیای ثروت و قدرت مصون مانده اند.جریان های سیاسی به هیچ وجه نباید وارد بازی مافیای ثروت و قدرت شوند چرا که این اژدهای هفت سر مهره های خود را بعد از هر بازی عوض میکندو فرصت نقش آفرینی موثر در عرصه های سیاسی و اجتماعی و اقتصادی را به مهره های در حال بازی نمیدهد
جریان های سیاسی میبایست با هوشیاری در هر نوع فضای بازی وارد نشوند
راهکارهای مقابله با مافیای ثروت وقدرت:
مافیای ثروت وقدرت درکشور ما تا حدود زیادی شکل گرفته از مکانیسم انتخاباتی ونیزوجود مالکیت مجهول وانحصار اقتصادی دربخش های مختلف کشورونحوه ایجاد طرح های عمرانی ومکانیسم دولتی توسعه است
با توجه به این تعاریف اصلاح موارد زیر ضروری است:
1-مکانیسم انتخاباتی در کشور ما ورجوع به آرای ملت هرچند نقطه امتیاز نظام جمهوری اسلامی تلقی میگرددولی برگزاری جزیره ای و سالیانه انتخابات باعث گردیده تا هرساله کشور در جو انتخاباتی قرار داشته و این امر فضای لازم برای رشد و نمو ومانور مافیای ثروت و قدرت برای دستیابی به اهداف خود را فراهم آوردشاید با توجه به تجربه سی ساله بهتر باشد که فرآیند انتخاباتی در کشور به یک فرآیند 6ساله تبدیل و هر شش سال در یک فر آیند چند ماهه انتخابات برای انتخاب اعضای شورای شهر وشهرداران ونمایندگان مجلس ودر نهایت ریاست جمهوری فراهم گرددبرقراری ارتباط بین این حلقه های انتخاباتی به نحوی که منتخبان شورای شهر ها وروستاها سنگ بنای انتخاب مجلس شورای اسلامی بوده ودر نهایت منتخبان مجلس در انتخاب کاندیدا های ریاست جمهوری ایفای وظیفه نمایند باعث هماهنگی رده های مدیریتی میگردد
مضافا بر این که در این روند بهتر آن است که انتخاب فرمانداران و استانداران نیز با رای مستقیم مردم صورت گیرد
2-اصلاح ساختار اقتصادی وگسترش مالکیت شخصی که بر گرفته از روح تعالیم الهی دین مبین اسلام تلقی میگردد در دستور کار قرار گیرد و از پیدایش انحصارات اقتصادی حاکمیتی(به مفهوم کل نظام)
جلوگیری گردد وانحصارات به وجود آمده در بخش های مختلف در صورت نیاز به تداوم در قالب اقتصاد تماما دولتی سازماندهی گردیده واقتصاد مجهول به هرشکلی از سیستم اقتصادی کشور حذف شود
به دیگر سخن در مواجهه با هرنوع فعالیت اقتصادی به صورت شفاف یا با مالکیت فردی مواجه باشیم که افرادی با داشتن شناسه کد ملی مالکیت شفاف آن بنگاه اقتصادی را بر عهده دارند(سیستم تعاونی نیز شامل مالکیت فردی است)ویا با اقتصاد دولتی حالت بینابینی اقتصاد ومجهول در تمام عرصه ها میبایست حذف گردد تا جولانگاه شیطانی مافیای ثروت و قدرت از بین برود
ایجاد شفافیت در عرصه معاملات اقتصادی و از بین رفتن قبح مالکیت فردی به نحوی که میزان دارایی و ثروت افراد در سیستم رایانه ای قابل رویت باشد نیز باید در دستور کار قرار گیرد نهادهای حاکمیتی میبایست از تمام عرصه های اقتصادی خارج شوند و حتی بنگاههای امداد رسان نیز با مدیریت مستقیم مردم اداره شوداصلاح نظام توسعه نیز می بایست در دستور کار قرار گیرد توسعه میبایست به روندی
خصوصی و مردمی تبدیل شود وکلنگ افتتاح پروژه های عمرانی به مردم واگذار شود سیاسیون ومقامات ارکان نظام نیز میبایست برنامه های کلنگ زنی و افتتاح پروژه های عمرانی را از برنامه های روزانه خود حذف کنند
نوع مالکیت فردی قبل از شروع هر پروژه عمرانی باید مشخص باشد ونقش کارفرمایی دولتی و حاکمیتی در اجرای پروژه های عمرانی باید از بین برود
3-در مواجهه با مافیای ثروت و قدرت میبایست اصلاح ساختارها مورد توجه قرار گیرد و هرنوع شعار افراطی مبنی بر محاکمه و اعدام مافیای ثروت وقدرت جز در مرحله شعار باقی نخواهد ماندمافیای ثروت و قدرت معلول سازوکارهای معیوب اقتصادی و سیاسی است و با توجه به توانمندی خدادی کشور میبایست با اصلاح ساختارها زمینه ای فراهم شود تا تشکیلات و روابط اقتصادی مافیای ثروت و قدرت از حالت زیر زمینی به صورت عریان نمایان ودر عرصه سالم اقتصادی به فعالیت خود ادامه دهد
3- شناخت جزیی ما ونخبگان سیاسی و فرهنگی کشوراز مافیای ثروت و قدرت ناشی از ثبات یک نظام سی و دوساله است
هر نوع تلاش برای ساختار شکنی در چارچوبی خارج از ارکان نظام به منزله آلت فعل مافیای ثروت وقدرت تلقی گردیده ونخبگان سیاسی و فرهنگی دل سوز میبایست از ورود به این عرصه ها جدا پرهیز نمایند
4-با آسیب شناسی سی و دوساله نظام متوجه میشویم که شعار جدایی دین از سیاست شعاری انحرافی بوده ومیبایست شعار جدایی فعالیت های اقتصادی از سایر امور سیاسی و فرهنگی وحاکمیتی در دستور کار نخبگان سیاسی قرار گیردو فعالین بخش های سیاسی و فرهنگی و حاکمیتی به صورت شفاف بودجه مورد نیاز خود را دریافت و هزینه کنند
تا او چه خواهد...
والسلام