اوضاع منطقه با نگاهی به جنگ سرد/2
مردان عرصه سیاست خوب میدانند که سیاست و دیپلماسی جهانی عرصه بازی با مهره ها و کارت هاست در این بازی کشوری برنده است که بهتر بتواند از کارت بازی دیگران استفاده کرده وسود برد هنر مردان سیاست و دولتهای مستقل این است که به وجه مصالحه دولتهای حقیر و یا دلالان سیاسی مبدل نشوند عرصه دیپلماسی حتی به جهاتی احکام شرعی مراوده مردانش با افراد عادی متفاوت است و نکات ظریفی در عرصه دیپلماسی جهانی و روابط نمایندگان دیپلماسی وجود دارد که یک بار و برای همیشه مراجع بزرگوار میبایست حکم آن را براساس اجتهاد پویا وبدون بن بست صادر و تناقضات رفتاری را که مغایر با عرف دیپلماتیک جهانی است حل و فصل نمایند
در خصوص اوضاع منطقه و در ادامه بحث قبلی میبایست به نکاتی توجه نمود:
1-پیمان شانگهای وکشور چین که امروز وار ث پیمان ورشو گردیده با رواج بی اخلاقی و رفتار ماکیاولی وتولید اجناس کپی عملا اقتصاد جهانی را نابود و اخلاق تجارت و اقتصاد سالم را منهدم وبه دلیل عدم اعتقاد به مکاتب آسمانی جهان را در آستانه خظری بزرگ قرار داده است اندیشمندان اسلامی قدری فکر کنند و پاسخ دهند که آیا استیلای مسیحیت منحرف شده خطرناکتر است(به فرض بعیدچون چنین خطری در حال حاضر وجود ندارد)یا خطر استیلای قومی که خوراکشان گوشت سگ است؟
2-پیمان شانگهای و چین به دلیل بی اخلاقی و عدم اعتقاد به میثاق های اخلاقی قشری از حاکمان جهان سوم را بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و اردوگاه شرق با خود هم داستان کرد وریشه این تحلیل حماقت غرب در کشودن مرزهای تکنولوژی خود بر روی چین بود ریشه این تحلیل این است که با روش نفاق آلود با غرب مراوده و تکنولوژی را از آنها بگیریم و خود مان را قدرت برتر کنیم
از دیگر سو چین و روسیه علیرغم اسلاف کرملین نشینشان هیچ گونه تعارض دیپلماتیک و سیاسی با غرب و امریکا ندارند و حضور روسیه به طور همزمان در پیمان شانگهای و ناتو گویای این مطلب است اختلاف این دو اردوگاه در تسلط بر منابع محدود انرژی جهان است که البته در آینده نزدیک اختلافاتشان از حالت نرم به حالت پیشین جنگ سرد با محوریت پکن تداوم خواهد یافت
3-چین و روسیه و ترکیه و برخی دلالان حقیر سیاسی و منطقه ای در صددند تا ایران را به کارت بازی خود در برابر غرب و ایالات متحده تبدیل کنند و با دادن امتیازات محدود منطقه ای ما را از رسیدن به اهداف بزرگتر و تعاملات جهانی باز دارند لذا میبایست از افتادن در این دام پرهیز و مشکلاتمان را با غرب و ایالات متحده بدون واسطه حل و فصل نماییم واضح و روشن است که جز رژیم صهیونیستی محدودیتی برای روابط دیپلماتیک وجود ندارد و یقینا حاکمان کاخ سفید خوب میدانند که بدون حمایت های ایران استقرار آرامش و ثبات منطقه ای در عراق و افغانستان و لبنان عملا ممکن نبود
آقای اوباما میبایست به این فرصت سوزی تاریخی خاتمه دهد و سیاست اصلاح روابط با انقلاب بزرگ ایران رابراساس احترام متقابل پایه ریزی کند و در اولین قدم تحریم ظالمانه ای را که ملت ایران را نشانه و باعث تقویت پیمان شانگهای در عرصه منطقه و جهان گردیده است را باطل اعلام نماید ما بیش از امنیت خود نگران صلح جهانی و استیلای پیمان شانگهای بر اقتصاد جهانی و فرو پاشی ارکان یورو و دلار هستیم
تا او چه خواهد...
والسلام