پذیرش آن برای دنیا طلبان دشوار است اما ارواح پاکی مرا به نوشتن این سطور دعوت کرددانشجویان ورودی سال 67 دانشگاه تبریز در حین ورود به دانشگاه و طی مراحل ثبت نام در کنار ساختمان شماره 7و در کنار بوفه مجید آقا با ساختمان مخروبه ای مواجه میشدند که سقف آن خراب وبوی انفجار میداد
داستان از این قرار بود که در سال 66وپس از به اوج رسیدن جنگ شهرها و هدف قرار گرفتن قلب شهر های ایران توسط موشک های اسکات روسی دانشجویان دانشکده فنی دانشگاه تبریز و مخصوصا دانشجویان رشته ساخت و تولید امکانات کارگاه آموزشی خود را که شامل چند دستگاه سی ان سی و ماشین تراش و تجهیزاتی از این قبیل بود به کارگاه تولید لوازم و قطعات جنگی تبدیل کردند و بعد از تعطیل شدن دانشگاه در تایم بعد از ظهر و شبانه به تولید قطعات میپرداختند این اقدام مبتکرانه آن چنان اثر داشت که دشمنان ایران توسط هواپیماهایی که قطعا خلبانان آن عراقی نبودند(چون عراقی ها این قدر مسلط بر هواپیماها نبودند)در یک شامگاه غم انگیز کلان شهر تبریز-دانشگاه تبریز-سقف سوله کارگاه آموزشی را هدف یک موشک هدایت شونده قرار دادند و دانشجویان عزیز را در کنار دستگاههای تولیدی مظلو مانه شهید کردند از این رو دانشگاه تبریز را مشهد شهدای دانشگاه نامیدنددر خلال چند سالی که آنجا بودیم هر ساله بزرگداشتی برای این عزیزان برگزار میشد اما امروز جا دارد تا این عزیزان به عنوان الگوی جوان مسلمان ایرانی به خاطر غیرت و وطن پرستی مورد تقدیر ملی قرار گیرند
تا او چه خواهد...
والسلام