ریشه های انحراف-برخورد کلیشه ای و ابزاری با مذهب
تحلیل حقیر از مسایل سیاسی و اجتماعی ایران تحلیلی مبتنی بر مطالعات میدانی از سال 67 تا به امروز است وهمواره عنایت الهی سبب گردیده تا در هر جمع فکری به سوی ناب ترین و خالص ترین آنها هدایت شویم
تجارب معرفتی که در حلقه دوستان ارزشی در دانشگاه تبریز آموختیم و دوستان آن حلقه فکری نظیر تاجرنیا و خانجانی و قره تپه و دکتر گازور و دهقان نیری ودکتر پزشکیان ودیگرانی که در حلقه آنان و در آن دانشگاه مختلط!
ناب ترین لحظات معنوی خود را رقم زدیم نمی توانم قبول کنم که این دوستان در خلال این سالها به مسیر انحراف فکری رسیده باشند عشق آنان به مبانی امام راحل و گریه سوزناک آنان را در رثای آن پیر فرزانه تجربه کرده ام
اصولا نمیتوانم بر انحراف کسانی صحه بگذارم که پرورش یافته مکتب پابرهنگان باشند
حمایت شخص حقیر از دکتر احمدینژاد نه برای چاپلوسی بر آستان بی معجزت عیادی شیطان بود ونه از سر یاس و نومیدی و بی هنری برای پیوستن به ستاد موسوی که اگر دیگران را به این آستان راه نبود میرحسین داماد شهر ماست
و حقیر بار ها از سوی برخی دوستان برای سخنرانی در ستاد او دعوت شدم
اما نقد ما از میرحسین مبتنی بر تحلیل مان از شرایط اقتصادی و اجتماعی ایران بود حقیر فکر میکردم میرحسین در خلال سکوت بیست ساله به تجربیات جدیدی در حوزه اقتصاد اسلامی رسیده است و برداشت های شبه سوسیالیستی گذشته را که در فضای غبار زده سوسیالیستی دهه 50ودهه 60آزموده اینک قصد دارد تابا فضای جدیدمورد بازنگری قرار دهد که اگر اینچنین بود عین درمان بوددر همان دوسخنرانی اول فهمیدم که میرحسین ورژن جدیدی از خود را ارایه نداده است و مقاله حقیر در خصوص نقد ایشان که هم در سایت کلمه و هم در سایت مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر گردید گواه این مدعاست
www.irdc.ir/fa/content/6724/print.aspx
از طرفی حقیر رد پای عناصر قدرت را در ستاد های او میدیدم و به این باور رسیدم که میرحسین هدف استفاده ابزاری مافیا ی قدرت و ثروت قرار گرفته است باوری که قبولاندن آن بر سیاسیون دنیا زده سخت است
همین عناصر قدرت به او قبولاندند که در انتخابات پیروز شده است وهمین عناصر قدرت همزمان در ستادهای دکتر احمدینژاد هم حضور پیدا کرده بودند
آقای حسن روزی طلب نامه ای را که در فضای مجازی برایشان نوشتم دوباره مرور کند
جریان کثیفی در این کشور عناصر خوش فکر و صاحب اندیشه را به صحنه میکشد و بعد از استفاده ابزاری آنان را چون دستمال دستشویی که بعد از قضای حاجت صاحبان قدرت دیگر قابل استفاده نیست به دور می اندازد و با استفاده ابزاری از دین و تحجر و تزویر و تحریک و به خیابان کشیدن آنها و سوق دادن آنها به مسیر التقاط فکری برای آدم های حقیر و کم تجربه زمینه حذف صاحبان درد و تحلیل را فراهم آورده و زمینه را برای یکه تازی مگس های حقیر عرصه تحلیل که زبان توفنده نقد را به خود شیرینی حقیر انه اشتباه گرفته اند فراهم می آورند من از همه صاحبان تحلیل که در گذشته میشناختم و امروز جایشان را در این فضا چنان خالی میبینم که عرصه رسانه به فضای ترویج جنو شیاطین مبتلا گردیده عاجزانه میخواهم که به دور از اهداف قدرت طلبانه و برای تعادل بخشی به عرصه سیاسی کشور با تجدید بیعت با آرمانهای انقلاب بازگشتی شکوهمندانه را رقم زنند
اما بپذیرند که در انتخابات 88 هیچ تقلبی صورت نگرفت
من از کنار مردمی مینویسم که کودکان آفتاب سوخته آن در گرمای 50 درجه از خریدن یخمکی 50 تومانی عاجزندو لذا با همین منطق اعتقاد دارم که احمدی نژاد واقعا دارای بیست و چهار میلیون رای بودو البته چه کوته فکرند آنانی که این رای را ناشی از هدایت ستادی و یا پایگاه اجتماعی خود میدانند