چه گویمت از قصه نور؟ونورعلی نور؟
صاحبدلی میگفت:چون مومنی از امت محمد (ص)را به ضیافت نور خوانند وانوار هدایت ذات اقدس الهی از ماه منیر بر آینه دل او تابد چنان به رعشه افتد که گمان کند روحش از کالبد خاکی به سوی عرش اعلی شتافت ودر این حال تو گویی فرشته ای در عرش اعلی ندا دهد که یکی دیگر از مردگان امت محمد به حیات رسید
واین همان حال است که ذات الهی فرمود :
ارجعی الی ربک
فادخلی فی عبادی
واگر گویی که مگر امت بیکران محمد در این دنیا مرده اند ؟
گویم آری !
ومگر نشنیدی ونخواندی که خدای رحمان فرمود:
أَوَمَنْ کَانَ مَیْتًا فَأَحْیَیْنَاهُ وَجَعَلْنَا لَهُ نُورًا یَمْشِی بِهِ فِی النَّاسِ کَمَنْ مَثَلُهُ فِی الظُّلُمَاتِ لَیْسَ بِخَارِجٍ مِنْهَا ? کَذَ?لِکَ زُیِّنَ لِلْکَافِرِینَ مَا کَانُوا یَعْمَلُونَ
انعام:122
آیا کسى که مرده بود و ما او را به سبب ایمان حیات بخشیدیم و براى او نورى قرار دادیم که به وسیله آن در میان مردم حرکت کند مانند کسى است که حکایتش این است که در تاریکى هاى گمراهى به سر مى برد و از آن بیرون شدنى نیست ؟ این گونه براى کافران اعمالشان آراسته شده است .
واین احیا به نور ربهم بعد موتها را فهم توانی کرد؟
چه گویمت ازاین آیه شریف که خود حدیث آن را در دل داری:
تَبَارَکَ الَّذِی جَعَلَ فِی السَّمَاءِ بُرُوجًا وَجَعَلَ فِیهَا سِرَاجًا وَقَمَرًا مُنِیرًا
فرقان:61
پر خیر و برکت است آن خدایى که منازلى را در آسمان براى خورشید و ماه مقرّر کرد و چراغى فروزان و ماهى تابان در آن پدید آورد .
وخدای عزوجل در کتاب سرنوشت نوشت:
وَأَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِ رَبِّهَا وَوُضِعَ الْکِتَابُ وَجِیءَ بِالنَّبِیِّینَ وَالشُّهَدَاءِ وَقُضِیَ بَیْنَهُمْ بِالْحَقِّ وَهُمْ لَا یُظْلَمُونَ
زمر:69
و زمین به نور پروردگارش روشن مى شود ، و خوبى ها و بدى ها براى همگان آشکار مى گردد ، و آن کتاب ( لوح محفوظ ) در میان نهاده مى شود و پیامبران احضار مى گردند و از آنان درباره ابلاغ رسالت سؤال مى شود ، و شاهدانِ اعمال فراخوانده مى شوند تا شهادت خود را ادا کنند ، و میان مردم به حق داورى مى شود و مورد ستم قرار نمى گیرند .
از همین روی رسول امین و مومنین و نفوس مطمئنه در جنت اعلی خطاب به ذات اقدس الهی فرمایند:
یَقُولُونَ رَبَّنَا أَتْمِمْ لَنَا نُورَنَا
چه ساده لوح بودند ودل سپرده به ظواهرمعانی که مرگ را پایان هدایت معنوی رسول امین و اولیا و امامان معصوم بر کره ارض پنداشتند
و خود را درهیبت بی شمار نفاق درلباس مومنان کره ارض جلوه دادند
اما این کور دلان دیار فنا غافلند که دل مومن آینه دار دل مومن است
وچون منافق سخنی گوید تا خود را خوش جلوه دهد وکار مومنین را به ضلال کشد
رسواگردد
چون دل های مومنان در ضیافت نور الهی به یگدیگر متصل است و جمله مومنان رها شده از ظلمات به ریسمان محکم الهی ومنبع فیض رحمانی که خلیفه صالح خدا در ارض است متصل گردیده وحدیث عشق ومستی را از سخن منافقانه تمیز میدهند
مگر نشنیدی که فرمود:
خوشتر آن باشد که سر دلبران
گفته آید در حدیث دیگران
(ادامه دارد...)
تا اوچه خواهد...
والسلام