دل تنگ از این عمارها
ابوذرها راآرزوست
خیلی ها معتقدند کاراکتری که مرحوم شریعتی از ابوذر ارایه داد اغراق آمیز وفانتزی است
اما نمی دانم چرا یک دفعه دل تنگ کتاب ابوذر شدم
درمیان کتاب های قدیمی نبود
دوست دارم ازروی همان چاپ های قدیمی آثار شریعتی که ورق های آن از شدت دست به دست شدن چرک و ژولیده شده بود
دوباره بخوانمش!
فکر کنم در جایی از کتاب نوشته بود:
ابوذرتنها زندگی میکند-تنهامیمیردوتنهامحشور میشود
یک عده تند تند به خودشان درجه میدهند و افسر جنگ نرم شده اند
فکر کرده اند حلیم خیرات میکنند
وقتی سوابق رسانه ای وتولیدات فکریشان را بررسی میکنیم جز یکی دو نفرشان حرفی برای گفتن ندارند
این چه عمار و افسر جنگی است که با هر شبیخون وتهاجم رسانه ایی سنگر را رها کرده وخودش به دنبال موج رسانه میدود؟
این چه عماری است که نهیب این عمار نشنیده از رهبر سبقت گرفته وندای این عمارهای جعلی را هزاران بار لبیک میگوید؟
این چه افسری است که با وجود فرمانده حاضر و در صحنه بدون اشاره و فرمان همه تیر هایش را شلیک میکند؟
این چه افسری است که خودش به خودش درجه میدهد؟
این چه عماری است که بیرق پابرهنگان بی قبیله و بی تبارکوفه را در سپاه علی میشکندو آنان را دل شکسته و نا امیدبه سوی اردوگاه
صاحبان کاخهای انباشته از حرام هدایت میکند؟
این چه عماری است که میدان جنگ نرم را در خیابان های شمال شهر تهران و استادیوم آزادی جستجو میکند؟
این چه عماری است که میلیونها رویش مبارک را نمیبیند ودر عزای ماندگان و بریدگان مرثیه سرایی میکند؟
این چه عماری است که قریش را بر غیر قریش و سابقون را بر غیر سابقون در ترنم خوش عدالت علی برتری میدهد
؟
این چه عماری است که خود را میزان حق و باطل میداند؟
این چه عماری است که زبان روشن و بیان فصیح علی زمانه را نمیفهمد؟
این چه عماری است که فقط در پی افزودن بر لشکریان خوارج وجمل است؟
این چه عماری است که پیمان های برادری را گسسته میخواهد؟
این چه عماری است که در مورد لشگر جنیان داستان سرایی میکند؟
این چه عماری است که عرق خجلت دوستان نجیب را در برابر شادی و عربده مستانه دشمنان در میآورد؟
این چه عماری است که مالک ها را دست بسته سوار بر اشتر جهالت خود کرده تحقیر شده وشکسته در برابر لشگر روم و شام و خوارج و جمل رها میکنند؟
این چه عماری است که فقط نگران و دل مشغول مناصب اهل غنیمت است؟
باید دوباره جستجو کنم شاید در انباری قدیمی خانه پدری ویا کنج خلوت شاهنشین قدیمی آنجاکتاب خاک گرفته ابوذر را بیابم تا مرحم روح آزار دیده ام از عمار های زمانه باشد
تا او چه خواهد...
والسلام