آیا ملت ایران وکیل مدافع هیتلر و بن لادن است؟
سفر رییس جمهور به نیویورک حاوی نکاتی است تحولات قبل از سفر گویای آن بود که نوعی تحرک در عرصه دیپلماسی ایران روی داده است وماحصل این تحرک و انسجام به رسمیت شناخته شدن هرچند دیر هنگام ولی به موقع دولت انتقالی لیبی و دفاع از اصلاحات سیاسی در ساختار کشور سوریه در راستای مطالبات مردمی بود
هر چند در بین این تحولات سفر آقای رحیمی به کوبا هارمونی ناهماهنگ سیاست خارجی تلقی شد اما همین ایجاد توازن جزیی در سیاست خارجی باعث وحشت دولت های دیکتاتور عربی و نیز روسیه گردید
که راه اندازی مقدماتی نیروگاه بوشهر ناشی از سیاست های اصولی جمهوری اسلامی ایران و وحشت روسیه و پیمان شانگهای
به دلیل ترس از دست دادن متحد بی خطر و خوبی چون ایران است که هم محصولات بنجلشان را میخرد و هم منافع منطقه ایی آنان را ساپورت میکند!!
آزادی دو امریکایی در آستانه سفر رییس جمهور و حین سفر ایشان به نیویورک نیز اقدامی دیگر بودکه باعث وحشت روسیه گردید و پیشنهاد اجلاس سه جانبه ایران و روسیه و امریکا در نیویورک گویای آن بود که روسها در صددند تا دیپلماسی مستقل ایران را هدایت کنند
مع الوصف سخنان دیروز آقای احمدی نژاد را در سازمان ملل مبتنی بر خرد ورزی و سیاستمداری ارزیابی نمیکنیم
دفاع از حقوق مسلمانان و بیداری اسلامی و حقوق مردم مظلوم فلسطین بخشی از دیپلماسی ماست که از امام راحل به ما رسیده و در هر تریبونی باید از آن دفاع کنیم ولی هیچ مقام و یا دادگاه امریکایی ایران را در حوادث یازده سپتامبر مقصر ندانسته و نمی داند زنده کردن مکرر این حادثه تلخ از تریبون سازمان ملل چه ضرورت سیاسی دارد؟
بردن نام هولوکاست چه اولویتی در سیاست خارجی امروز ما دارد؟
مگر ما وکیل و وصی هیتلر هستیم؟
لذا این بخش از سخنان آقای احمدی نژاد را در راستای عزت و مصلحت سیاست خارجی کشورمان ارزیابی نکرده و از ایشان میپرسیم چه اصراری دارند تا پیمان شانگهای و متحدان آنان را در کیک شیرین دیپلماسی ایران شریک کنند؟ و به چه دلیل آقای اوباما از آقای چاوز به خاطر آزادی دو زندانی امریکایی تشکر میکند
حقیر به عنوان یک شهروند ایرانی به خاطر سخنان رییس جمهور مملکتم در سازمان ملل از شهروندان و نخبگان امریکایی عذر خواهی میکنم و از این که با منافع ملی و میهنی کشورم این گونه بازی میشود متاسفم
تا او چه خواهد...
والسلام