علم نشانه ها6
براساس متون معتبر اسلامی جن قدرت دست یابی به اطلاعات عالم معنی را ندارد و شعور انسان را نیز ندارد صرفا به دلیل طول عمر زیاد از یک پیوستگی اطلاعاتی طولانی و تجسسی برخوردار است که آنها را تحلیل ابتدایی کرده و اگر کسانی بتوانند و این ریسک را کنند که از طریق رمالها این اخبار را بگیرند به آن دسترسی پیدا میکنند خبری که جنها به جریان انحرافی داده بودند این بود:
بالاترین تمدن بشری آخر زمان با فرهنگ ایرانی شکل میگیرد
علم نشانه ها 5
حقیر در سال 67که درکنکور سراسری رشته ریاضی فیزیک شرکت کردم رتبه ام به گونه ای بود که رشته مکانیک علم وصنعت قبول بودم اما در شب انتخاب رشته خواهرزاده شیرین عقلم که فاقد قدرت تحلیل است و دانشجوی رشته ساخت و تولید دانشگاه تبریزبود به صورت هدایت شده مراکنترل و فرم انتخاب رشته را جوری پر کردیم که حقیر در رشته مهندسی برق-مخابرات دانشگاه تبریز قبول شدم این رشته به دلیل سخت بودنش و این که مرا از علایق مطالعاتی ام دور میکردو این که راهیابی به آن به دلیل علاقه دانشجویان به رشته های مهندسی برق سخت بود مورد علاقه من نبودو حقیر چون احتمال میدادم به احتمال 90درصد این گزینه انتخاب نمیشود صرفا برای رضایت خواهر زاده شیرین عقلم این گزینه را قبل از گزینه مورد علاقه ام زدم
حقیر اگر به علم وصنعت هم میرفتم باز به این نتیجه که الان در آن قرار دارم میرسیدم چون همه از عشق احمدی نژاد به مجموعه علم وصنعت اطلاع دارید!
در جریان ازدواج نیز دوستان دانشگاه تبریز و آن همکلاسی خودش میداندکه به دلایلی مرموز و علیرغم جورشدن مقدمات ازدواج حقیر ناخواسته به سوی ازدواج دیگری هدایت شدم
علم نشانه ها4
در جریان این مسایل اخیر جریان انحرافی حقیر ابتدا به هیچ تحلیل روشنی نرسیدم و از همین رو ابتدافعالیت رسانه ا ی خود را متوقف و همه مطالب وبلاگ قبلی خود را پاک کردم چون به این نتیجه رسیدم که با پایه های قبلی قادر به ادامه تحلیل نیستم
احمدی نژاد آدمی است که در خلال این سالها هیچ وقت در صداقتش تردید نکردم شباهت زندگی خانوادگی او با حقیر مرا به این باور رسانده بود که او آدمی دوست دار وطن است که برای ساختن وطن از تمام مولفه های برداری قدرت استفاده میکند
سخنان مشایی در مورد مکتب ایرانی با تحلیل های حقیر در مورد جریان احمدی نژادیزم سازگاری نداشت و حامد طالبی میتواند نقد هایی که حقیر در جریان طرح مکتب ایرانی نوشتم و جز اولین تحلیل ها بوددوباره بخواند
تلاش برای ساختن هویت یهودی تبار برای احمدی نژاد نیز سوالی بود که در این سالها برایم لاینحل مانده بود
همه آنانی که در چند مقاله اخیر ودر ورژن جدید مطالب وبلاگم از آنان نام برده ام و مرا میشناسندمیدانندکه 1-علیرغم اعتقادات عمیق اینجانب به اصولی که به صورت درونی برای حقیر تعریف شده بود هیچ وجه اشتراک دیگری با آنان که نامشان رفت ندارم
2-پس از ناکامی های مکرر در زندگی به این باور قلبی رسیدمکه خود نقشی در سیر تحولات زندگی ام ندارم و گویی نیرویی مرموز و ناشناخته هدایت حقیر را بر عهده گرفته و وظیفه حقیر در این دنیا فقط آن است که نشانه ها را تجربه وثبت کنم
3-همه آنانی که حقیر را میشناسند میدانند که حقیر هیچ علاقه ای به دیدن فیلم های کلاسیک ندارم
4-حقیر موقع خروج از اهواز آماده بودم تا ترورم کنندچون به این تحلیل رسیده بودم که خروج من از اهواز به سمت بروجرد جریان های ناشناخته را که هنوز از هویت دقیق مادی و یا معنوی آنها اطلاع ندارم به وحشت خواهد انداخت
5-برای اولین نشانه از راننده پرسیدم اسمت چیست؟
راننده گفت:سلامتی!
6-دومین نشانه برای من خبر آقای دولت آبادی در مورد عفو اسید پاش بود که نشانه اول را تایید میکرد
7-سومین نشانه خبر نجات یک دانشجو در زیر قطار بود که دو نشانه قبل را تایید میکرد
8-با این سه نشانه به راننده تاکید کردم که سریع به اذن الله به سمت بروجرد حرکت کند
راز آینه ها
شاید آنچه امروز مینویسم چند هزار سال بعد به افسانه ای قدیمی بدل شود که راوی آن را نقاش زاده فقیری معرفی کنند داستانی که مادران آن را در پای گاهواره کودکان با طنین دل نشین مادرانه زمزمه کنند وآنان رادر برابر شیطان و سیاهی دلیر و شجاع نمایند
و اما غصه از آن جا شروع شد که خداکالبد انسان را از گل آفرید و روح خود را در کوزه گلی کالبد انسان دمیدو درب کوزه را گذاشت ویک آینه را به عنوان سرو درب کوزه گذاشت آینه گر چه آینه بودولی جنسش از خاک بودبعد از همه موجوداتی که پیش از این خلق کرده بود در خواست کرد تا به این موجود جدید سجده کنند همه موجودات دستور خدا را اجرا کردند الا ابلیس که از جنس آتش بودابلیس که متوجه هنر خدا در خلق انسان نشده بودگفت:تو مرا از آتش و این موجود جدید رو از گل کوزه آفریدی
خدا که متوجه غفلت ابلیس شده بود اونرو از درگاه خودش روند ولی برای تربیت ابلیس یک شرط با او گذاشت خدا به ابلیس گفت:
چون جنس تو از آتشه هر وقت برای وسوسه سراغ این کوزه ها بری نورت به آینه ها میخوره و به آسمان منعکس میشه هر بار که این کوزه ها گول تورو بخورند شفافیت آینه هاشون کمتر میشه توی این بازی من 124000تا از این کوزه ها را پیامبر خودم میکنم اگه یه روز دیگه هیچ نوری به آسمان نیومد تو برنده شدی وگرنه...
خودتان تکمیل کنید
پیر ما رضی الله عنه در حلقه یاران نشسته وهریک غنچه ای از خرمن معرفت خویش عرضه داشتند تا طراوت عطر بهاری را از گل معرفت پیر تجربه کنند
پیر طریقت که از سخنان خام یاران آزرده خاطر بود چند بار دست خویش را بر سر کشید ودهانش را به مانند مزه کردن طعمی به حرکت واداشت تا جمله یاران را به شنیدن سخن خویش مشتاق نماید آن گاه فرمود:
در این ملک دو چیز سرمایه نمیخواهد:
1-حرف مفت
2-پررویی
جمله یاران به خنده ای شاد وسر به زیر شرمسار شدند
عیال سیده ام باز نگران شد!
میگفت دوستان زنگ زده اندو گفته اندبا درخواست دورکاری سه ماهه حقیر موافقت نکردهاند
گفته اند:اگر برنگردد اخراج!
عیال تنش میلرزید
کسرا بغض کرده بود
یا جد سادات
تا او چه خواهد...
والسلام