معجزه قرآن کریم در توصیف نور(13)
شواهد روشنی وجود دارد که آیات 12و13و14(پاورقی1)صحنه هایی از تجلی نور هدایتگر الهی در مومنین برگزیده در آینده کره ارض وقبل از وقوع قیامت را نشان میدهد این معنی وقتی بیشتر فهم میشود که به آیات دیگر قرآن کریم که در خصوص هدایت نورانی مومنین وجود دارد رجوع کنیم:
1-همانگونه که قبلا عرض شد خداونددر قرآن کریم بین نور هدایتگر الهی وآتش که در آن زمان درکنار نور خورشید و ماه تنها نورهای طبیعی قابل فهم بشر بوده فرق قایل شده و علنا بیان کرده است که نور هدایتگر الهی ناشی از آتش نیست یکی این مورد را در سوره نورآیه 35(پاورقی2) بیان کرده و شرح مختصر آن رفت و دیگری در سوره بقره آیه 17(پاورقی3)نیزخداوند اهل ضلالت رابه کسانی تشبیه میکند که برای اخذ روشنایی در کنار آتشی نشسته و اگر نور هدایتگرالهی از آنان گرفته شود چون کران و لالان و گنگان خواهند شد به واقع مشخص است که در این آیه منظور از آتش علم محدود بشری است که در برابر دریای حکمت و علم لایزال الهی چون آتش حقیری می ماند که فقط قادر به روشن کردن محدود اطراف خویش است و حال آن که منشا نور هدایتگر الهی شجره طیبه است که لا شرقیه و لا غربیه و برای آن کران و محدوده ایی نمی توان قایل شدلذا در آیه 15 سوره حدید عبارت مَأْوَاکُمُ النَّارُ
دلالت بر انجام این گفتگو در عرصه قیامت نمیکند چنانکه در آیه257سوره بقره حضرت حق ره یافتگان از نور به ظلمات را به اصحاب نار تشبیه میکند(پاورقی4)از طرفی عبارت : حَتَّى? جَاءَ أَمْرُ اللَّهِ در آیه 14سوره حدید نیز نمی تواند معنای مرگ داشته باشد
آیا رسیدن هر امری از جانب خدا معنی مرگ میدهد؟
درسوره تحریم آیه 8نیز خداوند خطاب به مومنین صدر اسلام و طبعا همه زمانها مطلب شگفت انگیزی را میگوید(پاورقی5)
رسول اکرم در بهشت و در کنار مومنینی که توفیق توبه نصوح را داشته اند و قاعدتا جزو نفوس مطمئنه هستند و بلافاصله بعد از بانگ ارجعی به افتخار فادخلی فی عبادی و ادخلی جنتی رسیده اند میگوید:رَبَّنَا أَتْمِمْ لَنَا نُورَنَا وَاغْفِرْ لَنَا
آیا آیات 12و13و14و15سوره حدید بشارت قبولی این دعای رسول اکرم در آخرالزمان نیست؟
(ادامه دارد...)
تا اوچه خواهد...
والسلام
*******************************************************************
پاورقی ها:
(پاورقی1)
یَوْمَ تَرَى الْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِنَاتِ یَسْعَى? نُورُهُمْ بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَبِأَیْمَانِهِمْ بُشْرَاکُمُ الْیَوْمَ جَنَّاتٌ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا ? ذَ?لِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ(12)
یَوْمَ یَقُولُ الْمُنَافِقُونَ وَالْمُنَافِقَاتُ لِلَّذِینَ آمَنُوا انْظُرُونَا نَقْتَبِسْ مِنْ نُورِکُمْ قِیلَ ارْجِعُوا وَرَاءَکُمْ فَالْتَمِسُوا نُورًا فَضُرِبَ بَیْنَهُمْ بِسُورٍ لَهُ بَابٌ بَاطِنُهُ فِیهِ الرَّحْمَةُ وَظَاهِرُهُ مِنْ قِبَلِهِ الْعَذَابُ(13)
یُنَادُونَهُمْ أَلَمْ نَکُنْ مَعَکُمْ ? قَالُوا بَلَى? وَلَ?کِنَّکُمْ فَتَنْتُمْ أَنْفُسَکُمْ وَتَرَبَّصْتُمْ وَارْتَبْتُمْ وَغَرَّتْکُمُ الْأَمَانِیُّ حَتَّى? جَاءَ أَمْرُ اللَّهِ وَغَرَّکُمْ بِاللَّهِ الْغَرُورُ(14)
فَالْیَوْمَ لَا یُؤْخَذُ مِنْکُمْ فِدْیَةٌ وَلَا مِنَ الَّذِینَ کَفَرُوا ? مَأْوَاکُمُ النَّارُ ? هِیَ مَوْلَاکُمْ ? وَبِئْسَ الْمَصِیرُ(15)
(پاورقی2)
اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ? مَثَلُ نُورِهِ کَمِشْکَاةٍ فِیهَا مِصْبَاحٌ ? الْمِصْبَاحُ فِی زُجَاجَةٍ ? الزُّجَاجَةُ کَأَنَّهَا کَوْکَبٌ دُرِّیٌّ یُوقَدُ مِنْ شَجَرَةٍ مُبَارَکَةٍ زَیْتُونَةٍ لَا شَرْقِیَّةٍ وَلَا غَرْبِیَّةٍ یَکَادُ زَیْتُهَا یُضِیءُ وَلَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نَارٌ ? نُورٌ عَلَى? نُورٍ ? یَهْدِی اللَّهُ لِنُورِهِ مَنْ یَشَاءُ ? وَیَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ لِلنَّاسِ ? وَاللَّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ
نور:35
خداوند نورى است که آسمان ها و زمین به سبب آن پدید آمده اند و براى او نورى ویژه مؤمنان است . این نور در مَثَل همچون چراغدانى است که در آن چراغى باشد و آن چراغ در بلورى ، که وزش باد شعله اش را نلرزاند و از فروغش نکاهد . آن بلور چنان بدرخشد که گویى اخترى تابان است . آن چراغ با روغنى که از درخت پربرکت زیتون فراهم آمده است افروخته مى شود; درختى که نه در جانب شرق است و نه در جانب غرب نزدیک است روغن آن از شدّت صافى روشنى بخشد ، هرچند آتشى به آن نرسیده و شعله ورش نکرده باشد; نورى است شدید بر روى نورى شدید . خدا هر که را بخواهد ( شایسته بداند ) ، به نورِ هدایتش راه مى نماید ، و خدا این مَثَل ها را براى مردم مى آورَد و خدا به هر چیزى داناست .
(پاورقی3)
مَثَلُهُمْ کَمَثَلِ الَّذِی اسْتَوْقَدَ نَارًا فَلَمَّا أَضَاءَتْ مَا حَوْلَهُ ذَهَبَ اللَّهُ بِنُورِهِمْ وَتَرَکَهُمْ فِی ظُلُمَاتٍ لَا یُبْصِرُونَ
بقره:17
داستان منافقان مانند داستان کسانى است که آتشى برافروختند ، و چون پیرامونشان را روشن ساخت ، خدا نورشان را از میان برد ، و آنان را در تاریکى هایى که چیزى نمى دیدند رها کرد .
( 17 ) صُمٌّ بُکْمٌ عُمْیٌ فَهُمْ لَا یَرْجِعُونَ
پاورقی(4):
اللَّهُ وَلِیُّ الَّذِینَ آمَنُوا یُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ ? وَالَّذِینَ کَفَرُوا أَوْلِیَاؤُهُمُ الطَّاغُوتُ یُخْرِجُونَهُمْ مِنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمَاتِ ? أُولَ?ئِکَ أَصْحَابُ النَّارِ ? هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ
بقره:257
خداوند سرپرست کسانى است که ایمان آورده اند . آنان را از تاریکى ها بیرون مى بَرد و به سوى روشنایى هدایت مى کند . و کسانى که کفر ورزیده اند ، سرپرستانشان طاغوت هایند که آنان را از نور به در مى برند و به تاریکى هاى شرک و کفر و عصیان مى کشانند . اینان همدم آتشند و در آن جاودانه اند .
پاورقی(5)
تحریم(8):
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا تُوبُوا إِلَى اللَّهِ تَوْبَةً نَصُوحًا عَسَى? رَبُّکُمْ أَنْ یُکَفِّرَ عَنْکُمْ سَیِّئَاتِکُمْ وَیُدْخِلَکُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ یَوْمَ لَا یُخْزِی اللَّهُ النَّبِیَّ وَالَّذِینَ آمَنُوا مَعَهُ ? نُورُهُمْ یَسْعَى? بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَبِأَیْمَانِهِمْ یَقُولُونَ رَبَّنَا أَتْمِمْ لَنَا نُورَنَا وَاغْفِرْ لَنَا
ای کسانی که ایمان آوردهاید بسوی خدا توبه کنید، توبهای خالص، امید است (با این کار) پروردگارتان گناهانتان را ببخشد و شما را در باغهایی از بهشت که نهرها از زیر درختانش جاری است وارد کند، در آن روزی که خداوند پیامبر و کسانی را که با او ایمان آوردند خوار نمیکند، این در حالی است که نورشان پیشاپیش آنان و از سوی راستشان در حرکت است، و میگویند: (پروردگارا! نور ما را کامل کن و ما را ببخش که تو بر هر چیز توانائی!)
خداوند سبحان دین اسلام را دین هدایت بشر تا آخر الزمان قرار دادلذا به صورت واضح در قرآن کریم هدایت نورانی و نور هدایتگر خود را توصیف و مومنان مسلمان را بهره مند از انوار الهی خود ساخت همانگونه که عرض شد در آیه 12سوره حدید خداوند سبحان خطاب به رسول الله از تجلی نور هدایتگر الهی در بین زنان و مردان مومن وگفتگوی حسرت آمیز منافقین با آنها سخن میگوید :
یوم تری المومنین و المومنات یسعی نورهم بین ایدیهم وبایمانهم بشراکم الیوم جنات تجری من تحتها الانهار خالدین فیها ذالک هو الفوز العظیم
(روزی فرا رسد که مردان و زنان مومن را بینی که نورشان از پیش رویشان و از سمت راستشان پرتو افشانی میکند (بدانها گویند)بشارت باد شما رابه بهشت هایی که از کف آن جویبارها جاری است و جاودانه در آنیدآری کامیابی بزرگ این است)
همانطور که ملاحظه میکنید در این آیه به زمان آینده اشاره شده است و بشارت بهشت به مومنین خود گویای آن است که این صحنه قبل از ورود مومنان به بهشت و عرصه قیامت است اما فاصله زیادی با وقوع آن نداردنکته دیگر این که رسول مکرم اسلام شاهد این گفتگو در آینده خواهد بود واین موید آن است که انبیا و اولیای الهی پس از مرگ نیز شاهد بر نفوس مومنین هستند
آیه بعدی یعنی آیه 13سوره حدید مطالب مهمتری را بیان میکند:
یوم یقول المنافقون و المنافقات للذین آمنوا انظرونانقتبس من نورکم قیل ارجعوا ورا کم فالتمسوا نورا
فضرب بینهم بسور له باب باطنه فیه الرحمه و ظاهره من قبله العذاب
(روزی که مردان و زنان منافق به مومنان گویند لختی از بهر ما درنگ کنید و به ما بنگرید تا از نورتان پرتوی گیریم بدانان گفته شود به پشت سر خویش برگردید و نور خواهید آن گاه میانشا ن دیواری کشند که دری دارد درون آن(باطنه)رحمت است وبیرونش (ظاهره)رو در عذاب دارد)
همانطور که میدانیم نور مومنین تمثیلی از هدایت الهی و نور هدایتگر الهی است در این آیه بیان میشود که مومنین و مومنات به منبع نور الهی تبدیل شده وپرتو افشانی میکنند یعنی این یک نوری است که باعث روشنایی و نشان دادن صراط مستقیم به دیگران میشود این نور هدایتگر باعث نشان دادن راه صحیح و قدرت تحلیل در بین مومنین و مومنات گردیده است تجلی یک نور هدایتگر الهی که منبع باطنی و درونی دارد و منافقان با ابزار ظاهری و علم آتشگون خود قادر به رقابت و حذف این نور معرفت و بصیرت مومنانه نیستندچون از اتصال به منبع فیض رحمانی محرومندبه عبارتی مومنین ومردم به باطن حقایق قرآن کریم رسیده اند و با چنگ زدن به ریسمان الهی از ظواهر عبور کرده اند
این روز آن روزی است که دیگر با نیزه کردن قرآن های ظاهری نمیتوان آن فجایع را آفرید ظواهر منافقانه در آن روز رو به آتش دارد
(ادامه دارد...)
تا او چه خواهد...
والسلام
اگر فتح مکه را بر مبنای آیه10سوره حدیدمبنای نزول سوره حدید بدانیم این سوره در سالهای پایانی عمر رسول الله نازل شده و آسیب شناسی
صورت گرفته در این سوره حکایت از آن دارد که خطر نفاق در جامعه آن روز بسیار پر خطر بوده است امروز وقتی به حوادث بعد از رحلت رسول الله نگاه میکنیم بیشتر متوجه میشویم که چرا در این سوره به ایمان قلبی و هدایت نورانی مومنان تاکید شده است گویی به رسول الله در آیات 12و13و14چشم انداز آتی جهان نمایان میشود بشارت روزی داده میشود که نفاق نمیتواند باطن خود را مخفی کند
نکته ظریفی در اینجت هست
منافق در عرصه ایی میتواند با مومنان رقابت و آنها را حذف کند که عرصه ظاهر باشد یعنی مثلا ریش بگذارد در صف اول جماعت حاضر شود اجتماعات سیاسی را شناسایی ودر صف اول آنها برود فی الواقع شخص منافق یک مجسمه تو خالی است
قرآن کریم در آیه 12 بشارت روزی را میدهد که نور هدایتگر مومنین متجلی میشود فی الواقع در این روز پیچیدگی روابط درجامعه اسلامی به گونه ایی میشود که شخص منافق صرفا با تکیه بر اعمال ظاهری و نمایاندن آنها به اجتماع نمی تواند اسب خود را بتازد
در اینجا اجتماع به نقطه ایی رسیده که نور هدایتگر الهی که از زنان و مردان مومن متجلی میشودو هدایت اجتماع را بر عهده میگیرد
انسان های خدا گونه که ظاهر و باطن یکسان دارند و بلکه باطن آنها از ظاهرشان زیبا تر است
این همان تحقق حکومت عدل جهانی است که همه ما را به سوی خود میخواندشواهدی هست که این موضوع کم کم به عینیت میرسد
دیگر کم کم ابزار نفاق از کار می افتد ومردم نسبت به این ابزار ظاهری بی تفاوت شده اند و ظواهر را دلیل ایمان نمیدانند
به واقع جبهه متحد نفاق به پایان راه رسیده نه این که رعایت ظواهر نشانه نفاق باشدبلکه مردم به درجه ایی از بصیرت رسیده اند که فقط حفظ ظاهر را دلیل ایمان نمیدانند
شاخصه های متعددی برای ایمان در جامعه امروز تعریف شده است و بصیرت و نور هدایتگر الهی جبهه نفاق و ایمان را جدا کرده است این از معجزات بزرگ قرآن است
(ادامه دارد...)
تا اوچه خواهد...
والسلام
درسوره حدیدهدایت نورانی قرآن برای مومنان مورد تاکید قرار گرفته است و از این نور هدایتگردرکنار بخشش الهی به عنوان رحمت دوچندان الهی یاد میشود تا مومنان از طریق این نور هدایتگر راه خود را بیابند:یوتکم کفلین من رحمته و یجعل لکم نورا تمشون به و یغفر لکم(27)
در آیه 28سوره حدید اختصاص نور هدایتگر الهی به مومنین مسلمان راگواهی بر اهل کتاب میداند تا آنها بدانند که از این پس هدایت الهی توسط مومنین مسلمان انجام خواهد شد
همچنین در این آیه با توجه به آیه قبل آن اختصاص نور هدایتگر را ناشی از فضل عظیم خود میداند
و اما نکته مهم در سوره حدید در خصوص نور هدایتگر الهی آیات 12و13و14 است
در خصوص این آیات شریف یک بحث زمانی وجود داردآیا گفتگوی انجام شده بین منافقین و مومنین در این آیات در روز قیامت انجام گردیده؟
شواهدی در این آیات دلالت دارد بر این که این آیات به رخدادی قبل از وقوع قیامت اشاره دارد
چون در این آیات منافقین در حین گفتگو با مومنین همچنان در حالت غفلت به سر میبرندهمچنان که میدانید نفاق صفتی است که فرد منافق در آن دچار عارضه دوشخصیتی میشود شخص منافق در ظاهر اجتماع در بین جمعیت مومنان است با آنها مینشیند تعامل میکند خود را مومن تر از بقیه معرفی میکند در صف اول جماعات حاضر میشود قرآن تلاوت میکند تفسیر میکند واز حربه نفاق برای حذف مومنین از مصادر دنیوی بهره میبرداز این رو منافق آدم بی اطلاعی نیست اوضاع اطرافش را خوب رصد میکند و آنتن را خوب میچرخاندنفاق او به خاطر بی اطلاعی از دین نیست به خاطر مرض قلبی است
(ادامه دارد...)
(تا او چه خواهد...)
والسلام