این بحث خصوصی سازی هم از آن مقولاتی است که عطایش را باید به لقایش بخشیداین حضرات مدیران اجرایی به احتمال قوی از روش های بنی اسراییلی استفاده میکنند یعنی هر چه بر آنان در قالب قانون زمینی و آسمانی نازل کنی یک جوری آن را می چرخانند که اصل قضیه لوث بشود
این که میگویند خصوصی سازی بشود برای آن است که رقابت ایجاد بشودهزینه تولید پایین بیایدشفافیت اقتصادی ایجاد بشود در آمد مالیاتی افزایش پیدا کند
تحول ایجاد بشود در بودجه جاری صرفه جویی بشود و دهها دلیل ریز و درشت دیگر
دعوا بر سر اسم و تابلونیست که به هزار روش بنی اسراییلی ماهیت قضیه را حفظ و ظاهر راتغییر بدهیم
اخیرا یک حرکتی در وزارت نیرو شروع کرده اند که شرکت های دولتی را با همان کادر مدیریتی در قالب تعاونی های دولتی ساز سازماندهی کنند
آیا این معنایش خصوصی سازی است؟
چرا یک انحرافی ایجاد میکنیم که فردا از درونش دهها اختلاس سه هزار میلیاردی بیرون بیاید؟
یک عده آدم رند میخواهند به اسم خصوصی سازی تابلوی دولتی را پایین بکشند و تحت لوای تعاونی این نیمچه نظارت لنگان را هم از بین ببرند
متاسفانه یک عده ایی هر کاری که بخواهند میکنند و هیچکس هم جلو دارشان نیست
ما عین این قضیه را به سازمان بازرسی منعکس کردیم
فردا نگویند کسی نگفت
تا اوچه خواهد...
والسلام
مردم آمدند چون قرار بود بیایند چون صاحب خانه برای ورود به خانه اش از کسی اجازه نمیگیردچون مجلس خانه آنها بود وصاحب خانه اراده کرده بود تا مستاجرانش را عوض کندمانند همیشه فهمیدیم که نظر سنجی وطنی یعنی:کشک!
مانند همیشه فهمیدیم که جریان سیاسی یعنی:بنگاه معاملاتی
افسوس که جریان های سیاسی و لیدر هایشان قرابتی با سنگ پا دارند
مردم آمدند تا در آستانه نوروز مجلس را نو کنند تا رانتی نباشدو کانون های ثروت و قدرت معرکه گردان نباشند
آمدند تا بگویند به نظام و رهبری دل بسته تر از همیشه اند
وبرای ابراز این عشق و دوستی به واسطه و حق العمل کار نیاز ندارند
آمدند تا بگویند همچنان خواهان تغییر روشها و چهره ها هستیم
امیدواریم که دولت و مسئولین پیام معنا دار این حضور را درک کنند
تا او چه خواهد...
والسلام
کشورما در خلال33سال گذشته بسیاری از شاخصه های اقتصادی و اجتماعی و رفاهی خود را ارتقا داده است اما با نگاهی به آرایش سیاسی جریان های سیاسی کشور به این نتیجه کلی میرسیم که جریان های سیاسی کشور در خلال این سی و سه سال روندی متعالی و پیش رونده و صعودی نداشته اند
ما در سال 58حزب جمهوری اسلامی را به عنوان مولود تفکر انقلاب اسلامی پیش روی خود داریم کافی است کادر سازی و منش حزبی شهید بهشتی را به یاد آوریم تا بفهمیم یک حزب و جریان ماندگار می بایست واجد چه جایگاه و ویژگیهایی باشدو بفهمیم که کارکرد حزب تا به دان حد اهمیت داشت که شهید بهشتی فرمودند:حزب معبد من است!
نگاهی به لیست شهدای حزب جمهوری اسلامی خود گویای آن است که شهید بهشتی چه ظرفیت سیاسی بزرگی را گرد هم آورده و مدیریت میکرد
و با همین ظرفیت سیاسی توانست احزاب بزرگ و ریشه داری چون حزب توده را متوقف نمایداحترام به شعور مخاطب وهدایت روشنگرانه و پرهیز از ارشاد قیم مآبانه و پدر سالار رمز موفقیت شهید بهشتی بود
امام راحل نیز با روشن بینی تشکل های روحانی را از دادن لیست انتخاباتی سراسری منع کرده بود
لازم نیست تا روز انتخابات صبر کنیم این انتخابات هر نتیجه ای که در پی داشته باشد یک پیروز بیشتر ندارد و آن نظام اسلامی است
بر اساس شواهد موجودانتخابات نهم پایان ائتلاف های خلق الساعه و قبیله ایی است
جریان های کاسب کاری که عرصه سیاست را با عرصه بازار و پستوی حجره های خود عوضی گرفته اند و با انجام نظر سازی های حزبی و قرار دادن افراد ناهمگون در لیست های انتخاباتی بدون در نظر گرفتن سرنوشت مجلس نهم صرفا به سرخوشی روز بعد از انتخابات دل خوش گردیده اند
روند مطلوب برای یک فضای سالم سیاسی آن است که جریان های سیاسی قادر به ایفای نقش موثر در عرصه سیاسی و خلق چهره های جدید و معرفی آنها به مردم و اقبال مردمی به آن چهره ها و برنا مه هایشان باشند
این که یک تشکل صرفا لیست های خود را بر اساس نظر سنجی های محلی پر نماید آیا نشان از تاثیر گذاری جریان های سیاسی دارد؟
شاید لیست بازان عرصه سیاست از این نکته غفلت کرده اند که بسیاری از این نظر سنجی ها بر اساس شخصیت مستقل کاندید اها صورت گرفته و به احتمال قوی قرار گرفتن این چهره ها در لیست های انتخاباتی باعث افول رای آنها خواهد شد
بازار ناهمگون لیست های انتخا باتی و جریان های سیاسی یک پیام واضح دارد:انتخابات نهم ایستگاه آخر قبیله سالاری سیاسی است
تا او چه خواهد...
والسلام
اروپا وامریکا خود را از این بن بست منطقه ایی خارج کنند
در همان زمان که استالین در فکر احداث دیوار های جدا ساز فیزیکی برای مرام و منش خود بود با لبخندی ملیح در کنار رهبران انگلیس و امریکا در تهران بیانیه تهران را امضا کرد
به فاصله کوتاهی هم دولت خود خوانده پیشه وری در آذربایجان ایران سقوط کرداین غول بی شاخ و دم گرجی با آن لپ های قرمز و لهجه دهاتی اش و با همه کله شقی این نکته را فهمیده بود که نقشه گربه مانند ایران به دلایل متعدد منطقه ایی نقطه ایی نیست که او بتواند در آن ترک تازی کندکسی چه می داند شاید حضور همزمان فاتحان جنگ جهانی دوم در تهران خود تاییدی بر بی طرفی واهمیت ایران در تحولات آتی جنگ سرد بود
این اهمیت استراتژیک منطقه ایی یکی از دلایل پیروزی انقلاب اسلامی ایران بود
فی الواقع نفی همزمان شرق و غرب آن روز که به صورت هوشمندانه از سوی امام راحل به عنوان استراتژی سیاست خارجی ایران قرار گرفت به نوعی باعث ایجاد تعادل سیاسی در منطقه خاور میانه گردید
اینک وپس از رخ داد های اخیر منطقه ایی که به بهار عربی و بیداری اسلامی در کشور های مسلمان شهره گشت آرایش سیاسی منطقه دچار تغییر گردیده است
بر خلاف انتظار غرب چین وروسیه در قبال مسایل سوریه اعلام موضع نمودند هرچند این اعلام موضع از سر ناچاری و برای جلوگیری از یک شکست منطقه ایی دیگر است ولی گویای آن است که این ائتلاف شکننده میتواند در صورت پیوستن تمام قد ایران به آن به آغازی برای دیوار کشی مجدد جهان تبدیل شود
این حقیقتی تلخ است که شاید در صورت تداوم حماقت غرب در ارتباط با مسایل ایران به حقیقت بپیوندد
این امکان وجود دارد که جهان در سال 2012به پایان خود نرسد ولی آیا غرب و امریکا توان تحمل هزینه جنگ سرد دیگری را دارد؟
مشاوران پر خرج آقای اوباما دست از رویاهای بیمار گونه خود در ارتباط با ایران بردارند و جهان را به سوی جنگ سرد دیگری هدایت نکنند
این به نفع غرب و امریکاست که ایران همچنان مستقل و قدرتمند لنگرگاه تعادل منطقه و جهان باشد
اگر غرب میخواهد که بیش از این به بیراهه نرود میبایست سریعا به رفع کامل تحریم ها و پذیرش حقیقت هسته ایی ایران اقدام نماید
تا او چه خواهد...
والسلام