نمی دانم چه سری در سرنوشت نوع بشراست وخدای رحمان که گل انسان را در روز ازل به نفس قدسی خود متبرک کرد یقینا به وعده حق خود در وراثت مستضعفین بر کره ارض عمل خواهد کرد مهم این است که نقشه راه را بدانیم واز مسیر خارج نشویم وچون ذات حق را به صفت الرحمن یاد کردی در ابتدای مسیر هدایتی
ومگر نه این که خدای رحمان :استوی علی العرش
ومگر نه این است که خدای رحمان:جعل فی السما بروجا و جعل فیها سراجا و قمرا منیرا
ومگر نخوانده ای که عباد الرحمن کسانی هستند که:والذین یقولون ربنا هب لنا من ازواجنا و ذریتنا قره اعین و اجعلنا للمتقین اماما
واین چه سری است که کمال بندگی را ابتدای امامت متقین قرار میدهد
این چه عشقی است که چون با سوز بندگی به کمال رسدبنده را به آنجا میرساند که بشنود:
یا ایتها النفس المطمئنه ارجعی الی ربک....فادخلی فی عبادی
گوارا باد بر بندگان صالح خدا وراثت زمین!
تا اوچه خواهد...
والسلام
یکی از سایت های خبری گلایه کرده بود که چرا سیاسیون و تحلیل گران به سخنان خانم کلینتون وزیر خارجه امریکا در خصوص مطالبی نظیر سفارت مجازی و یا دخالت های ایشان در امور داخلی ایران واکنش مناسب نشان نداده اند
خانم کلینتون رقابت های خاص خود را با آقای اوباما داردو همه داستان رقابت تنگاتنگ ایشان را با آقای اوباما برای کاندیداتوری از سوی حزب دمکرات تا آخرین لحظات به یاد داریم لذا بر خلاف آن چه در رسانه های امریکایی ترویج میشود سیاست خارجی امریکا در مورد موارد متعدد و از جمله خاورمیانه دچار تشتت و چند دستگی است و شاید اولین اقدام برای برداشتن حجاب های سیاسی بین دوکشور این باشد که مشخص شود تصمیم گیر اصلی در سیاست خارجی امریکا چه کسی است؟
در هر صورت در کشور ما مشکلی به عنوان تصمیم سازی و تصمیم گیری وجود نداردویقینا دستورات رهبری نظام در همه موارد از
جمله مذاکره و یا عدم مذاکره با امریکا فصل الخطاب است و اگر واقعا بنا باشد حاکمان کاخ سفید تعاملات خود را با ملت ایران و نظام بر آمده از آن نهادینه و قانونمند کنند چه نیازی به سفارت مجازی؟
اگر واقعا سفارت یک کشور جایی برای تعاملات فرهنگی و سیاسی و گسترش روابط تجاری باشد چه نیازی به روش های جاسوسی و غیر شفاف وارتباطات شبهه ناک شهروندان دوکشور با نهاد های غیر سیاسی و سفارت مجازی است؟
ملت ایران امروز به لطف سوابق سیاسی و فرهنگی خود نگاهی از سر عبرت و تعقل به قیام های منطقه دارد مشکل خانم کلینتون و مشاوران پر خرجشان این است که همچنان در صددندتا ایران و نظام آن را با حکومت های فروپاشی شده نظام های کمونیستی ویا در حال حاضر با قیام های عربی منطقه قیاس کنند
واین قیاس خود توهین به فهم و شعور ملت ایران است از جنس همان توهین هایی که روزگاری جوجه کمونیست ها در مورد ملت ما روا داشته وبه زور میخواستند ما را جزو ملل جهان سوم کنند
خانم کلینتون عزیز!
غرور ملت ما به ابزارجهان متمدن شما نظیر سلاح هسته ای و موشک کروز و ناوگان جنگی نیست
ما غرور مان را از تعالیم انسان ساز قرآن کریم و دیوان شعر حافظ و مولانا گرفته ایم و خدایی را می پرستیم که همواره معادلات جهانی را به گونه ایی رقم میزند تا علیرغم کاستی های مادی و دنیوی مان دشمنانمان به دست دشمنانمان هلاک گردند
واین وعده ایی است که خدا در قرآن کریم به مومنین خود داده است
ملت ایران از دیدن سرنوشت شوم قذافی هیچ احساس هیجانی نمیکند چون قرار نیست که ملت فرهنگ ساز ایران بازیگران فیلم هالیوودی گردیده و مطابق سناریوی نه چندان دل چسب شما خود را مضحکه خاص و عام کند
ما کشور و دنیایی را آرزو میکنیم که در صلح و آرامش انسانهای آن مدارج کمال الهی را طی کرده و در دو دنیا به آرامش برسند
ما دنیایی را به انتظار نشسته ایم که موعود ما و مسیح شما مدیریت جهانی آن را در کنار همه صالحان و شایستگان بر عهده گیرند
منطق ملت ایران منطق شعر و شعور و ایمان و صلح است و نسل جدید ما خواهان احترام است
خانم کلینتون
ملت ایران و نظام و دولت و ارکان آن جدا از یگدیگر نیستند و اگر بهبود رابطه با ایران را خواهانید به همه ارکان آن احترام بگذارید
مانیز به عنوان شهروندان ایران در یک ارتباط دو سویه و احترام آمیز مبتنی بر عرف دیپلماتیک جهانی به شما و ساختار حکومتی و ملتتان احترام خواهیم گذاشت لذا خواهش ما به عنوان شهروندان ایران این است که راه خطای گذشته را خاتمه دهید و به جهانی انسانی و متعالی بیندیشید
تا او چه خواهد...
والسلام
حقیر در چند ماه اخیر که بحث جریان انحرافی باب شد مکرر از طریق این وبلاگ هشدار دادیم که بحث مافیای اقتصادی در کشور ما ریشه دار تر از آن است که آن را صرفا منسوب به دفتر رییس جمهور کنیم البته ما نیزبرخی رد پا ها را تا دفتر رییس جمهور دنبال کرده بودیم ولی داستان این نبود که یک عقل برنامه ریز در دفتر رییس جمهور نشسته و این امور را مدیریت میکند که اگر چنین عقلی وجود خارجی داشت به جهاتی جای شکر داشت !
داستان از این قرار بود که مافیای ثروت و قدرت بعضی افراد را تحت تاثیر خود در آورده و لابلای اطلاعات صحیحی که به آنها میداد اهداف خود را پیش میبرد مافیای ثروت و قدرت در کشور ما سایه نشین قدرت است و برایش فرقی نمیکند که صاحب قدرت چه کسی باشد به ظاهر نوکری میکند و اهداف خود را پیش میبرد و کم کم به جایی میرسد که از نوکر صفتی خسته میشود و به پشتوانه ابزار ثروت قدرت را قبضه میکند و عقده سالها نوکری و حقارت را بر سر خلق خدا خالی میکند
نمونه اش آغا محمد خان قاجار که یک دفعه در تاریخ ظاهر میشود و یا ترکان عثمانی که ابتدا خادمینی گوش به فرمان بودند
باید درد را درمان کرد و بین ابزار قدرت و ثروت فاصله انداخت سرباز باید سرباز باشد و تاجر تاجر باشد و مالیاتش را بدهد انحصار قدرت در ثروت و روابطی که منجر به تولید ثروت و انحصار از طریق قدرت سیاسی و نظامی میشود بایدهمین امروز برچیده شود که فردا دیر است
تا او چه خواهد...
والسلام
این بحث انحراف و انحرافی از آن مقولاتی است که همیشه یک لنگش هواست!
مثلا فدوی وقتی دقیق فکر میکنم از بدو تولد انحرافی بوده ام البته فکر بد نکنید ننه ما در شکم هفتم ما را زایید و در آن زمان نسوان ما سرشان به کار خودشان بود انحراف ما در بدو تولد از زایمان طبیعی بود چون ننه ما را در بیمارستان سزارین کردند !
و اگر دیر به بیمارستان رسیده بود یقینا ضایعه ایی به بشریت وارد میشد!
پس مشاهده میکنید که به همین راحتی بسته به این که این کلمه را در کجا به کار ببرید این کلمه انحراف میتواند معنی خاص داشته باشد امکان دارد یک نفر از ظلمات به نور انحراف کندو یا از کفر به ایمان و یا از زایمان طبیعی به سزارین!
بعضی ها برخی کلمات را با لهجه غلیظ به کار میبرند و شنونده از آن کلمه فحش و عتاب استنباط میکندمثلا در دوران جنگ صدام را تکریتی میگفتند و بعدها کاشف بر آمد که تکریت دلالت بر محل ولادت اودارد و چنین است کلمه لیبرال ودیگر کلمات که عوام از آن استنباط فحش و امثال و ذالک کنند و خواص چیز دیگر فهم کنند وچنین نیست که هر کلمه را چون با غضب تلاوت کنند فحش باشدودر انحراف نیز باید دقت کرد که مبدا انحراف چیست ؟چه بسا انحراف از ظلمات به نور باشد که آن منحرف از مومنین است
تا او چه خواهد...
والسلام