آیا سوت پایان مذاکرات با 5+1نزدیک است؟
در این حال و هوای سیاسی کشور همه چیز با هم مخلوط شده است و بار دیگر مطالبات فشرده آحاد مردم که کم کم نادیده گرفتن ابعاد مختلف آن در حال رو نمایی است در جایی خود را نمایان خواهد ساخت اگر حال و هوای رسانه ای کشور را مرور کنیم دیگر در این روز ها مذاکرات هسته ای اولویت درجه اول مخاطبان نیست و این امر گویای آن است که پیشاپیش افکار عمومی شکست این مذاکرات را پذیرفته است فی الواقع شکست احتمالی مذاکرات ناشی از ابعاد گسترده این مذاکرات است
ابعادی که گسترده تر از تعداد سانتریفیوژها یا مراکز غنی سازی ایران است به عبارت دیگر گزینه مورد مذاکره در روی میزتمام آن چیزی نیست که طرف های مذاکره به دنبال آن هستند و توافق در موارد جزیی لزو ما به توافق کلی در مورد اوضاع خاورمیانه و رخداد های آن نخواهد انجامید تحولات عراق و یمن و لبنان و سوریه و افغانستان و پاکستان و مصر ولیبی و نیز تحولات افریقا همه به هم تنیده شده و مسایلی را رقم زده است که طرف های مذاکره را ناچارا به پای میز مذاکره کشانده است آنچه مشخص است این نکته کلیدی است که دیگر مذاکرات هسته ای اولویت درجه اول افکار عمومی نیست
تا او چه خواهد ...
والسلام
مدتی است دچار افسردگی عمیقی شده ایم شما هم اگر به جای ما بودید افسرده می شدید مدتی بود شکر آن می کردیم که سرمان به کار خودمان است و در غیاب محمود روزگار به فراغت می گذشت و هیچ مشکلی نداشتیم اما چه کنیم که جانشین محمود مدتی است به روال محمود سخنانی بس بعید بر زبان جاری سازد و خواب و خوراک آدمیزاد را دگرگون می سازد و چون شیخ حسن فرمود:آرمان ما به سانتریفیوژوصل نیست!!
نا خود آگاه این سوال در ذهن ما مطرح شد که آرمان ما پس از این فر مایش به کجا وصل باشد بهتر است؟
بعد با این سوال اساسی تر مواجه شدیم که اصولا پیش از این آرمان ما به کجا وصل بوده ؟
ترکیب این دو سوال که یکی سر در ماضی داشت و دیگری سر در آینده آنچنان خواب و خوراک حقیر را در هم ربوده که از درک آن عاجزم و گمان نکنم که پاسخ این دو سوا ل را تا پایان ریاست شیخ حسن فهم توانم کرد
تا او چه خواهد ...
والسلام
سقوط جهانی قیمت بنزین و بی خبری ما
علمای اقتصادی ما عادت کرده اند که موقع کاهش جهانی قیمت نفت صرفا به کاهش در آمد های ارزی توجه کنند اگر قبول کنیم که بخش عمده ای از فشار اقتصادی کشور ما ناشی از تفاوت قیمت جهانی بنزین و قیمت محلی آن است و مفهوم یارانه انرژی در بخش حمل و نقل و صنعت برق از این تفاوت قیمت ناشی می شود کاهش جهانی قیمت بنزین و گازوییل به معنای کاهش یارانه در بودجه است وعلمای اقتصاد با همان منطقی که به هنگام افزایش قیمت جهانی نفت از کاهش در آمدهای دولت سخن میگویند در حال حاضر می بایست این افزایش در آمد را هزینه کنندتصویر فوق کاهش جهانی قیمت بنزین در بازارهای جهانی در چند ماه اخیر را نشان می دهد
تا او چه خواهد...
والسلام
در امریکا سایت هایی وجود دارد که قیمت روزانه و آن لاین انرژی از بشکه نفت تا تبدیل آن به فر آورده و انرژی الکتریکی را نمایش می دهد و تغییر جزیی بهای نفت به سرعت تاثیر خود را در جایگاههای فروش بنزین و کنتور های برق نشان می دهد
غالبا همه ما یاد مان می رود که کشور ما خود یک مصرف کننده بزرگ انرژی است و بحث یارانه بنزین هنوز هم بزرگترین معضل اقتصادی کشور است
سوال من از مسئولین این است که با نفت 64 دلاری و بنزین لیتری 700 تومان یارانه بنزین و سایر حامل های انرژی در شرایط فعلی چقدر است؟
واز این منظر کاهش بهای نفت چه تاثیری برای اقتصاد ما دارد؟
شاید به لحاظ روانی بهترین فرصت برای واقعی کردن قیمت بنزین و سایر فر آورده ها زمانی باشد که قیمت جهانی نفت در کمترین مقدار است
البته شرط این اقدام آن است که شاهد افزایش نرخ دلار نباشیم
اگر بازار داخلی انرژی در کشور ما واقعی میشد و پالایشگاهها و نیروگاهها نفت و مشتقات آن را به قیمت جهانی دریافت و عرضه میکردند گام موثری در راستای اقتصاد مقاومتی بود
اما به دلیل فساد لجام گسیخته وزارت نیرو و نیز بهره وری پایین پالایشگاهها این امر عملی نیست
اگر بانک مرکزی و وزارت نفت و نیرو در این دوره مسئولانه عمل میکردند این تهدید به فرصت بزرگی تبدیل میشد
باید در این راه منسجم عمل کرد و هدف های کوچک را حذف کرد تا به دستاورد بزرگ رسید
این خیلی تاسف برانگیز است که دولت با وجود بستر های مناسبی چون مقوله انرژی به مسئله نان ورود میکند
تا او چه خواهد ...
والسلام
باز هم فلاشهای دوربین باز هم لبخند ملیح باز هم وعده دیدار !
نمی دانم تحلیل رسمی دوستان در این رابطه چیست؟
مذاکرات هسته ای ایران و قدرت های خارجی از حالت عرف بین المللی خارج و تبدیل به نقطه تماس قدرت های خارجی شده است فی الواقع دیگر این موضوع هسته ای ایران نیست که روند این مذاکرات را پیش می برد بلکه ضرورت مذاکره قدرت های خارجی در ارتباط با مسایل مختلف جهانی سبب شده است تا این محمل را که از پوشش رسانه ای مناسبی نیز بر خوردار است به محل بر خورد و گعده سیاسی خود تبدیل کنند آخر چگونه ممکن است کشور هایی نظیر روسیه و چین که خود بر سر دهها مطلب متنوع با ارو پا و امریکا اختلاف نظر دارد در خصوص مسئله به ظاهر هسته ای ایران با امریکا و اروپا به توافق برسند ؟
شاید بهتر باشد دبیرخانه دایمی این مذاکرات دوستانه در تهران افتتاح و این مذاکرات در سطح جهانی با عنوان مذاکرات 5+2در تناوب زمانی مناسب برگزار شود تا هم ادامه این مذاکرات پاسخی برای مطالبات رسانه ای جهان باشد و هم تحولات خاورمیانه و سایر تنش های جهانی مورد ارزیابی قرار گیرد امروز برای امریکا و اروپا تداوم مذاکره مهمتر از نتیجه مذاکره است
تا او چه خواهد ...
والسلام
به کدام سو میرویم؟
کم کم تحولات نگران کننده منطقه در حال نزدیک شدن به مرزهای ایران است شک نیست که ایران در کلیت جزیی اساسی از بازی نهایی خواهد بود همه سیاسیون میدانند که در بازی شطرنج سیاسی ایران مهره ای است که حرکت سایر مهره ها برای تحت تاثیر قرار دادن آن انجام میشود
خلافت اسلامی عراق و شام در حال تبدیل شدن به یک طرف معادله است پیچیدگی این گروه و منافع مشترک آن برای امریکا و روسیه و لابی صهیونیست و عربستان و قطر و حتی در ناباوری برای حکومت سوریه وبرخی دوستان عراقی محیط رشدی را به وجود آورد که باعث رشد قارچ گونه این گروه در میان فضولات سیاسی منطقه شد جماعتی خونخوار و ماجرا جو که ایمانشان در سطح (قولوا لا اله الا الله تفلحوا)است و در عین حال قصد اسلامی کردن جهان را دارند در معادلات اینچنینی طرف های معادله به صورت غیر مستقیم از منافع مشترک سود میبرند زمانی که داغش جبهه النصره را هدف قرار داد این امر منافع مشترکی برای دولت سوریه داشت در عراق نیز در ابتدا اقدامات داغش ضرب شستی در پاسخ به تحولات اکرایین از سوی روسیه تلقی شد و طرف روسی از این امر گرچه در نهان خشنود بود همین امر باعث شدکه کهنه نیروهای بعثی به این گروه بپیوندند که در تحلیل های ابتدایی درجایی از این جماعت به عنوان القاعده روسی یاد کردیم
کردها که همواره در فضاهای اینچنینی ابتدا ذوق زده و بعد قربانی میشوند در ابتدا فعالیت این جماعت را دلیل موجه ای برای تشکیل دولت مستقل کردستان ارزیابی کردند و با لبخندی ملیح از آنان استقبال کردند
جماعتی نیز در کشور ما وجود دارند که این گروه را مقدمه ساز حرکت موعود می دانند که البته به صحت و سقم آن وارد نمی شوم
گرچه ادامه حیات داغش می تواند منافع متعددی برای منافع سیاسی ما داشته باشد اما با هر تحلیلی ضرورت دارد که نیرو های مسلح و امنیتی کشور خطر این گروه را جدی بگیرند و آمادگی لازم برای سرکوب همه جانبه آن در جوار مرزهای ایران را داشته باشند
تا او چه خواهد ...
والسلام
عربستان می خواهد زمین بازی را عوض کند
بعد از انتخابات 92 ریاست جمهوری در ایران معادلات بین المللی به گونه ای رقم خورد که اصل منافع مشترک نام ایران و عراق و سوریه و افغانستان و امریکا و
روسیه و حکومت نظامی مصر و مخالفان اخوان در این کشور در یک جبهه مشترک در مقابل القاعده و افراطیون سلفی قرار گرفتند گشایش های انجام شده در
مذاکرات هسته ای را باید از این زاویه تحلیل کرد البته این موقعیت استراتژیک ایران قبل از سال 92 نیز وجود داشت و ایران در مذاکرات هسته ای از آن بهره
میبرد این تغییر معادلات باعث شد تا عربستان و ترکیه و قطر و اسراییل که در حال موج سواری بر روی حرکت های بیداری اسلامی یا همان بهار عربی بودند به عنوان
بازندگان بزرگ در عرصه بین المللی مطرح شوند علت آن بود که برای اولین بار ایران و روسیه و امریکا در موضعی به اهداف مشترک رسیده بودند و در ثانی
کشور عربستان به لحاظ مردمی بیشترین آمادگی را برای حرکت های دموکراسی خواهانه و فرو پاشی حاکمیتی دارد
لذا عربستان سعودی با تکیه بر دلار های نفتی سعی نمود تا باز و معادلات را تحت تاثیر قرار دهد:
1- دلارهای نفتی عربستان و تحریکات کشور های اروپایی نظیر فرانسه و انگلیس و لابی اسراییل در امریکا که از تحولات اخیر بیمناک شده بودند جبهه جدید
دموکراسی خواهی را در اکرایین شعله ور کردند به این نکته کلیدی توجه کنید که وزیر خارجه روسیه کشورهای اروپایی ونه امریکا در حوادث اخیر متهم کرد2-عربستان سعودی از طریق دلار های نفتی اعتماد به نفس کرزای را در افغانستان بالا برد و این شخص را در مقابل اوباما قرار داد و طالبان افغانستان به کرزای
نزدیک شد تا وجهه تروریستی القاعده کاهش یابدپ3-دادگاه مرسی در مصر این خط را تقویت کرد که از اتهامات مرسی جاسوسی برای ایران و حزب الله است در حالی که همگان میدانیم نزدیکی به مرسی از اشتبا
هات دولت احمدی نژاد بود 4-تشدید فعالیت جیش العدل برای گشودن جبهه ای غیر عربی برای القاعده که بتواند از ناسیو نالیست عربی و ضد شیعی بهره برد
لذا شایسته است که کنشگران سیاسی و مطبو عاتی در داخل کشور به این نکات توجه کنندنکات دیگری وجود دارد که فعلا قابل طرح نیست
تا او چه خواهد...والسلام
یاداشت های روزانهمیرزا کیومرث خان با سواد باشی(عین الرعایا)
اسباب کشی ما به فیس بوک این ایراد را داشت که دیگر خودمان کمتر فرصت می کنیم قلم بزنیماین دنیای فیس بوک برای ما بی سوادها حکم آن را دارد که از یک روستای زمان شاه بروی خیابان لاله زار تهران!هر ویترینی یک جور برای شما دل فریبی میکند بوی کباب و آب گوشت بازار از یادتان می برد که مختصر نان و پنیری را ننه تان سو غات راه کرده و در خورجینتان گذاشته حالا در نظر بگیرید در این شهر فرنگ یک مشت آدم سبیل کلفت از احساسات پاک روستایی و بی سوادانه شما استفاده کنند و عکس فلان هنر پیشه هالیوود را با فتو شاپ به عنوان دوست به شما غالب کنند و آن طرف ویترین به ریش نداشته شما هی بخندند!پدر ما محتمل است که شش کلاس سواد دارد ونود و دو سال سن!در شهر و خانواده معروف است به میرزا عباس!چون خوش خط می نویسد و انشای خوبی دارد البته بر سر مدرک کلاس ششم با عمویمان میرزا حبیب اله اختلاف دارد آخر عمویمان یک نسخه از همان مدرک کلاس ششم را با عکس خودش داردالبته بابایمان میگوید این عمویمان به سواد او حسادت میکند چون بابای ما عمویمان را بزرگ کرده و خودش بعد از فوت میرزا تقی از راه نقاشی و مهندسی برق خانواده را اداره کردهزمان شاه به هر شهری میرفتیم به او مهندس میگفتند و جزو معدود با سواد های شهر میشد و تمشیت کارخانه برق آن شهر با پدر ما بود به همین خاطر ما میشدیم هم بازی بچه خان و بچه گروهبان و پسر بخشدار و شهردار !هر شهری هم میرفتیم بابایمان عریضه نویس مردم میشد به دربار و شاه!اولش که کودک بودیم فکر میکردیم این به خاطر خط خوب بابایمان است!بعد دیدیم نه بابا!چون بابای ما باسواد بود یک آدرس هایی را در تهران بلد بود که خان بلد نبود!لذا هر جا می رفت اسباب زحمت خان و شهردار و گروهبان بود!و خودش میشد طرف حساب تهران!!!دو مورد از او نقل میکنمیک بار برادر بزرگ ما را در مدرسه فلک کرده بودند و برای ما که هم بازی بچه خان و بچه شهردار و بچه گروهبان ها بودیم این خیلی برای برادرمان سنگین افتاده بود لذا برادرمان مدرسه را تحریم کردپدرمان هم به همان آدرسی که بلد بود عریضه ای نوشت که در قسمتی از آن آمده بود:در عهد تجدد پهلوی مدارس این شهر به مکتب خانه محمد علی شاهی تبدیل شده!حالا شما بگویید پدر ما میرزا بود یا نبود!سر یک هفته یک بازرس کت و شلواری با مدیر مدرسه به خانه ما آمدند از آنها اصرار و از برادر ما انکار که دیگر به مدرسه نمیروم
ادامه دارد....